مینمود، و چنانکه خواهیم دید بمجلس نیز آمد. لیکن در همانحال در ماه آبان برخی نیرنگها سرزد که دانسته شد آن نمایشها جز رویهکاری نیست، و چون ترسیکه از کشته شدن اتابک در دلهاشان پدید آمده بود کمتر گردیده باز در پی دشمنی با آزادیخواهان میباشند. یکی از نیرنگها این بود که کسانی از درباریان – از اقبالالدوله و وزیر مخصوص و ناصر السلطنه و سعیدالسلطنه و مفاخرالدوله و دیگران – به پیروی از شیوه آزادیخواهان، انجمنی بنام «انجمن فتوت» بنیاد نهادند که خواستشان جز کوشش بزیان مشروطه نمیبود، و مرتضوی نماینده مجلس که در نتیجه یک کشاکش با زنوزیان (بر سر ملک) رنجیده بود، و میرزا جواد ناطق که این زمان در تهران میزیست و او نیز از مشروطهخواهی دل سیری مینمود بآنان پیوستند، و همانا خواست اینان نبرد با آزادیخواهان و برانگیختن مردم بکشاکش ترک و فارس میبود، و چون بدخواهیشان از گام نخست پدیدار بود روزنامهها (از حبلالمتین و روحالقدس) به بدنویسی از آنان برخاستند. در تهران این زمان انجمن های بسیاری میبود و اینها هر کدام نمایندهای برگزیده یک انجمن مرکزی برپا میکردند. در این انجمن نماینده انجمن آنان را نپذیرفتند، و چون بیشتر آنان از تبریزیان میبودند «انجمن آذربایجان» که آذربایجانیان برپا کرده بودند، و خود یک بنیاد نیرومندی میبود بجلوگیری از کارهای آنان برخاسته تلگراف پایین را بتبریز فرستاد:
انجمن ایالتی ملی آذربایجان این اوقات در طهران بعضی از تبریزیها بخیال تاسیس انجمنی موسوم به فتوت از اشخاصی معلوم الحال بتحریک تاسیس شده لازم بود که خاطر محترم آن انجمن مقدس مستحضر و اسم یکی دو نفر از مؤسسین را که مفاخرالملک و حاجی محمدتقی صراف و امثال آنها است عرضه داریم و انجمنهایی که هواخواه مشروطیت هستند محرک را معلوم نموده و نماینده آن انجمن را نپذیرفته اند اگر تلگراف یا لایحه ای از آن انجمن بتبریز برسد مؤسسین آن انجمن و مقصود آنها را چنانکه اطلاع دارید مستحضر و از خیالات آنها مطلع باشند.
(انجمن اتحادیه آذربایجان) |