برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۳۷۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

نوشت که در روز سوم خرداد (۲۳ ربیع‌الثانی) در حیاط عدلیه با بودن چند هزار تن از تماشاییان روان گردید. بدینسان که بکسانی از آنان هزار و صد، و بکسانی کمتر از هزار تازیانه زده تنهای همگی را بخستند. سپس دو تن از ایشان را در تهران بزندان فرستاده هفت تن دیگر را با تن خسته روانه کلات گردانیدند.

بدینسان بسیاری از سران آشوب توپخانه و از اوباشان آنجا کیفر مییافتند، و اینها چون نمونه پیشرفت مشروطه و قانون میبود در مردم نیک می هنایید. اگرچه این کیفر کشندگان فریدون بهواداران کیش شیعی بسیار برخورد، و اینکه بکیفر کشته شدن یک زردشتی به نه تن شیعی تازیانه زنند بآنان گران افتاد، و یکی از داغهای دلهاشان همین میبود، لیکن رویهمرفته از این کیفرها نتیجه های نیکی بدست میآمد.

در همانروزها بار دیگر یک شیرینکاری از محمدعلی میرزا، و در برابر او یک شیرینکاری از مجلس سر زد. چگونگی آنکه چون روز بیست پنجم اردیبهشت (۱۴ ربیع‌الاخری) روز زایش شاه می بود، و ما گفته ایم که سال گذشته در همین هنگام کشاکش در میان دربار و مجلس میبود و از اینرو مردم جلوگیری از جشن و چراغانی کردند، امسال را خود محمدعلی میرزا پیش افتاده بعنوان آنکه با آن پیشامدهای مرزی (داستان بیله سوار و ساوجبلاغ و ارومی) جشن نباید گرفت، و بلکه باید دررفت آن جشن را ببازماندگان کشتگان داد، با تلگراف بوالیان و فرمانفرمایان دستور خودداری فرستاد. نامه ای نیز از وزارت داخله در همان زمینه بمجلس نوشته گردید. لیکن مجلس چنین نهاد که «بشکرانه این موهبت و رأفت کبرای ملوکانه» در همه جا جشن باشکوهی گرفته شود. این بود در تهران و تبریز و شهرهای دیگر جشنهای بزرگی گرفتند و شادیها نمودند، و نام این بیخردی را «نجابت ملت» گزاردند.

آخرین دورویی از محمدعلی میرزا در حالیکه در همان هنگام بهر گوشه‌ای از ایران آشوبی برپا و چنانکه گفتیم ناله‌ها از هر سو بلند میبود، گذشته از پیشامدهای ننک آور بیله‌سوار

۳۷۵