موقع آن هنوز نرسیده است آقایان حججالاسلام دامت برکاتهم کمال همراهی را دارند مگر پارهٔ از.... محض خود نمایی القاء شبهات کردهاند بهیچ وجه محل اعتناء و قابل توجه نیست لهذا از تمام آقایان امناء و اعیان مملکت استدعا داریم متفقاً با انجمن محترم ملی صرف مساعی مجدانه فرمایند تعطیل موقوف شده بی جهت اینهمه خسارات فوقالطاقه را بر خود روا ندانند در صورتیکه موکلین محترم ما باین اصرار صواب دید ما را منظور ندارند فراغت خاطر و جسارت لازم از ما سلب میشود که بانجام خدمات مشکله موفق شویم ما را از این بابت آسوده فرمایند تا جداً بایفای وظایف بپردازیم
پس از رسیدن این تلگراف، انجمن بر آن شد که از هر راه باشد مردم را بباز کردن بازارها وا دارد، و این بود کسانی از واعظان و پیشنمازان و از خود نمایندگان انجمن، بمیان مردم آمده بآنان سخنها راندند، و پس از خواهش و پا فشاری بسیار بر آن نهادند که از فردا پنجشنبه بازاریان دکانهای خود را باز کرده بداد و ستد و کار پردازند. لیکن علما و اعیان و سردستگان تلگرافخانه را تهی نگزارده همچنان طلب قانون اساسی کنند. بازاریان نیز هنگام پسین، پس از بستن بازارها بآنجا آیند. این را نهاده بنمایندگان نیز در تلگرافخانه تهران آگاهی دادند. امروز گذشته از نمایندگان آذربایجان محتشمالسلطنه دستیار اتابک بتلگرافخانه آمد، که آنچه پیام و دادخواهی از تبریز میرسد باتابک برساند. همچنین صنیعالدوله رئیس مجلس برای شنیدن گفتگوها در تلگرافخانه میبود.
اینان همگی از نوید باز کردن بازارها خشنود گردیدند. ولی این نوید بکار بسته نخواستی شد. زیرا همان هنگام که این گفتگو های تلکرافی با تهران میرفت، چند تن سید از قرهداغ بشهر آمده، و اینان آگاهیهای دیگری را از بیدادگری رحیمخان و سواران او، و از چاپیدن دیهها، و کشتن مردان، و دست درازی بزنان، در میان مردم پراکنده گردانیدند. میگفتند: پسر رحیمخان و کسان او می گویند: «بهر دیهی که سید و گماشته انجمن آمده خواهیم