برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۱۵

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
تاریخ مشروطهٔ ایران
۵۸۸
 

این کار، توده آزادیخواهان را سرافکنده و نومید، و دشمنان را بسرزنش و نکوهش دلیر گردانید. همانشب بوزباشی مهدی که از پیشگامان آزادی بوده، و در زمان سروزیری عین‌الدوله آسیب و گزند سختی از دست دولتیان کشیده بود،[۱] از بس ترس و نومیدی، تریاک خورده خود را کشت، و نخستین قربانی دورنگی نمایندگان او بود.

این پراکندن مردم جز از راه درماندگی نبود. مجلس را در اینهنگام سر کلافه را گم کرده نمیدانست چه کند. ولی نمایندگان شکستی بخود راه نداد، آنرا یک شاهکار سیاسی وانمودند: «ملت را آنارشیست قلم داده بودند میخواستند میان ملل متمدنه بدنام سازند. حال دیگر نمیتوانند کاری کنند. ملت مظلومیت خود را بعالم اثبات نمود»[۲]

پ ۱۸۱

علی مسیو با دو پسرش (حاجی‌خان و حسن)


  1. داستان او در صفحه‌های ۸۹ و ۹۰ بخش یکم خوانده شود.
  2. جمله‌هاییست که تقیزاده گفته است.