اینکه مبادا آن حرف بواسطهٔ خفیهنویسها بگوش امپراطور برسد و اسباب مهلکهٔ گوینده شود چون بلشکریان پول زیاد میداد اموال صاحبان مکنت را ضبط میکرد. بالاخره کار ظلم او بجائی رسید که همه از او بری شدند و کسان خود او بهلاکتش رسانیدند (سنه ۹۶).
انجام تسخیر جزیرهٔ انگلیس در زمان این امپراطور و بواسطهٔ اگریکولا[۱] که از سرداران او بود واقع گردید اما آن سردار محض اینکه هنرمندی و شئونات او اسباب سوءظن و کجخیالی امپراطور نشود هیچگونه تشریفات و سر و صدائی برای فتوحات خویش قرار نداد.
از اعمالیکه از دمیسین نقل میکنند اینست که یک روز اعضاء سنا را تماماً وعده گرفت لکن تمام عمارت را سیاهپوش کرد و چراغهای قبرستانی روشن نمود و همه قسم لوازم موت فراهم کرد. خوراکها را هم مناسب عزا ترتیب داده بود و در هنگام مراجعت سناتورها بمنازل خود غلامهای ناشناس با ایشان همراه کرد و چون بخانه رسیدند دیدند یک نفر مامور از جانب امپراطور آنجا حاضر است. با تفاصیلی که دیده بودند و سوابقی که از حالات امپراطور داشتند یقین کردند که حکم قتل ایشانرا آورده است ولی بعد از آنکه ترس و تزلزل بسیار تحمل کردند معلوم شد مامور مذکور غلامی است زیبا که بجهت تفریح امپراطور
- ↑ Agricola