دیگر داشت یکی سردار لشکر برتانی و دیگری سردار لشکر سوریه. این دو نفر را هم بتدبیر و زور از میان برداشت و بلامانع صاحب تاج و تخت شد.
سپتیمسور مردی بود کارکن. اول روز برخاسته مشغول کار میشد و بمحکمه میرفت و هر حکمی میداد بعد از مشاوره با مستشاران بود و بعدازظهر با ادبا مصاحبت میکرد. جز در ایام جشن و عید مهمان نمیپذیرفت. با مجلس سنا صحبتی نداشت و چندان قدرتی برای او نگذاشت. میخواست لشکریان را بخود مهربان کند مواجب و جیرهٔ ایشان را زیاد کرد و بعضی مزایا بایشان داد. حکایت کردهاند که در دم مرگ بپسران خود میگفت فرزندان من لشکر را غنی کنید و اندیشهٔ دیگر نداشته باشید.
از اعمال مهمهٔ سپتیمسور لشکرکشی او بسمت ایران و جنگ با بلاش چهارم بادشاه اشکانی میباشد باین معنی که هنگامیکه سپتیمسور مشغول دفع آن شخصی بود که در آسیا مدعی امپراطوری او بود ولایات مجاور سوریه که تبعیت سلاطین اشکانی داشتند با آن مدعی همراهی کردند لهذا سپتیم سور بعد از آنکه مدعی خود را از میان برداشت بعنوان تلافی و سیاست اهالی آن ولایت بجانب ممالک اشکانی لشکر کشید و بخیال همسری با طراژان افتاد و پیشرفت هم حاصل کرد یعنی بینالنهرین را متصرف شد و از دجله گذر کرد و شهر طیسفون را محاصره و مسخر نمود و اموال و خزائن