و محمدعلی بیک و ترخان‌بیگ نام و باقی رؤسای خود قصوری در اعتقاد و وهنی در اخلاص قوی بنیاد راه نداده در شدّت و رخا ملتزم رکاب نصرت انتساب و در سختی و سُستی سایه‌آسا دنباله‌رو چتر خورشید قباب بودند و آنحضرت با قلت اعوان و کثرت خصمان دامن همت بر میان زده باتفاق هواخاهان کزین خواب‌کاه را خانهٔ زین ساخته رایت عزم افراشت و با هر فرقه بنای کیرودار گذاشت
در بیان توجّه موکب والا بجانب ارض اقدس فیض بنیان بعزم دفع خصمان اینمعنی مانند بدر انور روشن است که جلوهٔ جنود کواکب و انجم تا ظهور کوکبه آفتاب است و بلند پروازی شپره طبعان تا طلوع طلوع طلیعهٔ نیّر جهانتاب بنهجی که در مقدمهٔ کتاب سمت کذارش یافت بعد از انکه ملک محمود در ارض آغاز خودسری کرد رؤسای ایلات خراسان از راه ضعف نفس و قوت وهم بطوق خدمت او کردن نهادند و درِ اطاعت بر رویش کشادند از انجمله قلیچ خان پاپالو و امام قلی ایرلوی افشار بودند که از صولت نادر روی برتافته نزد ملک شتافته صدور اینحرکت از افشاریه بر طبع غیور خدیوبیهمال ناملایم افتاده بچاره‌جوئی کار ایشان پیک خیال بهر طرف روانه و در تدبیر این امر طالب بهانه شدند تا اینکه ملک وسائل برانکیخته چون در ملک خراسان همیشه از جانب آنجناب اندیشه‌مند و هراسان میبود معتمدیرا نیازمندانه نزد آنحضرت روانه کرده پیغامات مؤکد بعهد و یمین فرستاد که ما را از آمدن بارض اقدس بغیر از صیانت حال مسلمانان منظوری نیست اکر در عالم ایلی رسم موافقت مرعی گردد منتجّ فواید خیر و باعث انسداد راه فساد غیر خواهد بود آنحضرت نیز قبول مسئول ملک کرده عازم ارض اقدس شد که دو روزی با ملک اظهار صداقت کرده وحشت او را رفع و در خلوت یا شکارکاه شر وجودش را دفع کند نخست با افشاریه و جلایر که در خدمت آنحضرت بودند ممهّد کردیده فرمودند که در روز جریدبازی خود سازی کرده مهیّا باشند منظور اینکه آنحضرت در اثنای بازی و اسب تازی جلوِ اسب ملک را ربوده باتمام کارش پردازند و هواخا ن نیز هر یک بخویشان و اتباع او درآویخته ایشان را از مرکب هستی درآورند روزیکه در میدانکاه ملوک با ملک کرم جریدبازی بودند بعزم عنان کیری ملک دست انداختند چون زمام توسن امور در دست رایض قضاست پشت دستی که یکه تاز آسمان در پیشش از پنجهٔ آفتاب پشت بر زمین گذاشته
