در سن پترزبورگ و استانبول بپاریس میرسید.
ناپلئون نخست از نتییجهٔ کار گاردان باندازهای خشنود شد که ۵۰ هزار فرانک مستمری از عایدات هانور[۱] و وستفالی[۲] دربارهٔ ژنرال گاردان حواله کرد و بیشتر افسرانی را که با او بودند ترفیع درجه داد.
چنان مینماید که درضمن مذاکرات صلح در تیلسیت امپراطور روسیه از ناپلئون خواسته است که در ایران اقدامی بضرر روسیه نکند و بلکه ایران و روسیه را بیکدیگر نزدیک کند، زیراکه بلافاصله پس از امضای عهدنامهٔ تیلسیت ناپلئون بژنرال گاردان دستور داده است بکوشد میانهٔ ایران و روسیه را بگیرد و بجای دستور سابق که دفاع از حق ایران در برابر روسیه باشد دستور میانجیگری باو داده شده است.
درین زمان جنگ پس از بازگشت ایستیفانف ادامه داشت و مارشال گوداویچ نایبالسلطنهٔ گرجستان و فرمانده لشکریان آن سرزمین مامور این کار بود. پیداست که آزاد شدن روسیه از میدانهای جنگ اروپا پس از صلح تیلسیت بر نیروی آن در جبهه ایران بسیار افزوده بود. گاردان بدستور ناپلئون با مارشال گوداویچ وارد گفتگو شد. پیش بردن وظیفهای که بگاردان سپرده شده بود بسیار دشوار بود، زیراکه دو طرف مایل بسازش نبودند: روسها میخواستند آنچه را که گرفتهاند نگاه بدارند و ایرانیان میخواستند آن را پس بگیرند.
چهار ماه و دو روز پس از صلح تیلسیت شامپانیی[۳] وزیر روابط خارجی (امور خارجه) ناپلئون از فوتنبلو[۴] قصر مسکونی ناپلئون در تاریخ ۱۰ نوامبر ۱۸۰۷ (۹ رمضان ۱۲۲۲) یعنی ۱۶ روز پیش از ورود گاردان بطهران نامهای نوشته که قهراً چند ماه بعد در طهران باو رسیده است و ترجمه این نامه بدینگونه است:
«فونتنبلو ۱۰ نوامبر ۱۸۰۷
آقا
نامهایی که بمن افتخار دادهاید در ۲۳ اوت و ۹ سپتامبر بفرستید رسید. نامهای آخر حرکت فوری شما را از استانبول بمن خبر میداد. امیدوارم که سفر خود را بخوشی کرده باشید و سفیر ایران که شما با او بودید یاری کرده باشد تا سفر آسیای صغیر آسانتر شده باشد.
ادامهٔ جنگ در میان ایران و روسیه امروز سودی نخواهد داشت. اعلیحضرت امپراطور میل دارد صلح در میان این دو دولت برقرار شود و با کمال میل درین کار یاری خواهد