آنچه ممکن نیست عقب بیفتد و بهیچ عنوان قطع شود اقداماتیست که برای طرد انگلیسیها و تجارتشان باید کرد. فتحعلی‌شاه بعهده گرفته است آنها را در کشور خود راه ندهد: امپراطور باین وعده اعتماد دارد. انگلیسها درصدد برنیامده‌اند ماموری نزد فتحعلی‌شاه بفرستند مگر برای آنکه از همسایگی و نیروی او می‌ترسند. این تعارف از ترسست ولی در نهان با او بدند زیراکه وی را دوست امپراطور می‌دانند.
شما میتوانید بآنها بفهمانید که اگر ماموری بایران می‌فرستند که در آنجا اطلاعاتی بدست آورند و از راه این کشور رابطه‌ای در میان هندوستان و اروپا برقرار کنند و مخصوصاً بدخواهی فتحعلی‌شاه را مانع شوند درصدد آنند که گرفتاری برای او پیش آورند و نیروهای وی را در جاهای دیگر گرفتار کنند. شک نیست که جنگ افغانها با ایران نتیجهٔ تحریکهای آنهاست.
آقا، یادداشت های مختلفی را که برای من فرستاده بودید با توجه خواندم. نتیجهٔ آنها اینست که در بسیاری از موارد مهم کشوری را که در آن اقامت دارید و کشورهایی را که از آنها عبور کرده‌اید معرفی می‌کند. مخصوصاً متوجه شده‌ام که شما از توجه کسانی که وابستهٔ به هیئت ماموریت شما هستند خشنودید و خدمات آقایان افسران از حالا نتایچ سودمند بسیار در ایران داشته است. این کار بسته بوزیر جنگ است ولی می توانم بشما بگویم هرچه را که ممکنست بافتخار هیئت ماموریت شما باشد تا چه اندازه با شادی تلقی میکنم.
آقا باحترامات بسیار من اعتماد داشته باشید.
شامپانیی»
بعد از تحریر: آقا، کما فی‌السابق ماموریت خود را با همان توجه ادامه دهید: این ماموریت برای شما وسیلهٔ جلب اعتماد امپراطور است و باید بمقام خود دلبسته باشید و تا میتوانید آنرا از دست ندهید.
شامپانیی»
ژنرال گاردان در نامهٔ دیگری که در ۱۸ ژون ۱۸۰۸ (۲۴ ربیع‌الثانی ۱۲۲۳) یعنی ۱۶ روز پس از نامه‌ای که از طهران پیش از سفر کمال‌آباد و زنجان نوشته بود از کمال‌آباد بشامپانیی وزیر امور خارجه نوشته سیاست انگلیسها را در مقابل سیاست ناپلئون بدین‌گونه شرح داده است:
«در اردوگاه کمال‌آباد ۱۸ ژون ۱۸۰۸
آقای من
میرزا شفیع دیروز مرا برای مذاکره احضار کرده است. با تأسف دیدم که بیگلربیگی اصفهان مامور بوده است در آن حاضر باشد. مردیست که برای پیش بردن هر کاری بجز کارهای مالیه شایسته نیست[۱] چنانکه سابقاً افتخار داشته‌ام بجناب شما
- ↑ مقصود گاردان حاج محمد حسین‌خان اصفهانی امین الدوله است که پس از میرزا شفیع صدراعظم فتحعلی‌شاه شد و درین موقع حکمران اصفهان و مستوفی کل یعنی وزیر مالیه بود.
