محبت ابد تاسیس بونی فارت[۱] و سرهنگان جلیلالشان موالک فسیحالمسالک فرانسیس شیدالله ارکان جلالهم از امتعهٔ کامیابی و حصول مرام گران بار و از تراکم تهاجم امواج حادثات بر کنار باد. بعد از تأکید مبانی ایتلاف و استیناس بر مرآت خاطر مهر اقتباس عکس پیرامی سازد که چون فرمانفرمای ملک روس رسم تودد مصافات را که در صحیفهٔ عوالم امکان نقشی شریفتر از آن مندرج نیست نسبت بسلاطین اکثری از ممالک متروک و بعدم صواباندیشی و ملاحظهٔ وخامت عاقبت طریق معاندت و مشاجرت را با هریک از فرمانروایان ولایات قرب جوار مسلوک داشته و درین سال باندیشهٔ آنکه ایدی تطاول بسرحدات ممالک ایران دراز و ابواب استیلا درین حدود بر چهرهٔ خود باز دارد غافل از اینکه صعوه را در آشیانهٔ شاهباز آغاز تمکن ممتنعالوقوع و آسایش غزال در کنار شیر ژیان مستغرب و ممنوع است سپهبدی را با معادل چهلهزار لشکر و دویست اراده[۲] توپ و آلات حرب بتملیک ولایات ایروان که از ملحقات مملکت آذربایجان و از ولایات مضبوطهٔ سرکار خلافت بنیان است مأمور و لوای عزیمت بجانب این ثغور افراختهاند. چون صورت این وقایع در آیینهٔ ظهور انطباع پذیر و مسموع سمع کارپردازان دولت عدالت سیر گردید که سپهبد مذکور با جنود خویش آغاز مداخلت درین حدود نموده و ابواب تطاول و درازدستی بر چهرهٔ حال اهالی آنجا گشوده است مواکب قیامت آشوب و الویهٔ نصرت اسلوب بدون اینکه باجتماع مجامع لشکر ممالک پادشاهی پردازد و یا سرهنگان و جنگ جویان ولایات محروسهٔ خسروانی را برین آگاه سازد با اجتماع فتح اعتیاد که در رکاب مستعد و موجود بودند بمدافعه و منازعهٔ آن طایفهٔ ضاله عزیمت پیرا گشتند. در زمان تقارب فئتین و تقابل جانبین نوایر جدال اشتعال پذیرفته عساکر بهرام کین و جنود ظفرآیین با تیغ و صمصام جانستان و سنان و خنجر خون فشان بر لشکر روس متهاجم و حملهور و از زمان طلوع تیر جهانافروز تا هنگام افول و غروب در آنروز بسفک دماء و قطع اعضاء و بریدن رؤس و دریدن صدور و قمع هستی آن گروه ضلالت دستور قیام و اقدام نموده مساوی دوازده هزار نفر از معاندین مزبورین را روانهٔ عدم و خاک معرکه را با خون ایشان آغشته و توام ساخته اکثری از توپخانه و ادوات طعن و ضرب ایشان متصرف فیه لشکر نصرة توامان گردید. سپهبد مذکور بقیةالسیف عسکر خویش را چون مستغرق بحر بلا و فنا مشاهده و نایرهٔ سطوت و صلابت غازیان فیروز جهانسوز را ملاحظه نمودند از معرکهٔ گیرودار فرار و گریزان روی بجانب دیار ادبار خود نهادند و عساکر نصرت متظاهر تا حدود گرجستان علیالتعاقب بقتل آنگروه
برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۱۹۱
این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۱۶۱