اردوی همایونم باید شناخت و انشاءالرحمن مبارزان مومی الیهم در محاربات علی لعدو المشترک با غیرت مشهودهٔ مجربه در آن طرف بخواهش کوشند. مبتنأ علی ذلک امر محققست که اینگونه انتخاب و امتیاز مقبول و پسندیدهٔ آن حضرت سلطنت مآب میشود و مرجوست که بدین چنین ممتاز بینالاقران و مشار بالبیان منتسروی[۱] مرخص باعتقاد تام و کامل و بهر کلمات که از طرف ما بگوید اعتماد کلی و شامل بدهند و بالتخصیص وقتاً که در حضور فایض النور آن جناب شوکت نصاب تقریرات متانت و دوام دوستی ما را و دعوات صافیات ما را برای اقبال ذات خلافت صفات برای خوشحالی ممالک ایران و تحقیقات شوق و آرزوی مارالاجل استقرار دولتین تکرار بتکرار اریاد و ذکر بکند بدو گوش تصدق و تیقن را بگشایند. باقی همیشه سیل سیال برکات آسمانی در ایام سلطنت جاودانی با نسایم مساعده عاقبت سعیده بر ذات حشمت صفا کامرانی جاری و ساری باد، بربالعباد. نوشته بمقام فنکنستین[۲] در اردوی نصرة مقر و بروز فیروز بیستم نیسان سال هفتم و هشتصد و هزار[۳] از میلاد عیسیع. و سال سیم از جلوس همایونم فی یومالثانی عشر من صفرالخیر سنه ۱۲۲۲.
امضای ایمپراطوری ناپولیون
و تحته المینیستیر[۴] والوزیر ایمپراطور والملک
شارل موریس طالیران پرنس دبنونت[۵]
پیداست که این نامه اعتبارنامه گاردان بعنوان سفیر در دربار طهران و برای معرفی هیئت افسران نظامیست که با او بایران آمدهاند.
نامهٔ دیگری که از ناپلئون خطاب بفتحعلی شاه مانده بدینگونه است[۶]:
«از جانب ناپلئون با عنایت خدای تعالی و برحسب قوانین اساسی امپراطور فرانسویان، پادشاه ایتالیا، مدافع[۷] هیئت اتحادیه رن[۸]، رابط[۹] بین ممالک موتلفهٔ سویس باعلیحضرت قدرقدرت قویشوکت فتحعلیشاه پادشاه ایران دوست بسیار عزیز و صدیق ما: اعلی حضرتا، قدرقدرتا، چون مدت مأموریت موقتی سفیر فوقالعادهٔ شما عسکرخان افشار در دربار ما بانجام رسیده است بنابر تصمیمات اخیر آن اعلی حضرت در باب فرستادگان ما لازم بود که اورا بیش ازین در نزد خود نگاه نداریم، اگر چه عزیمت