شوشتر رسانید و مردم آن محله که خود را حیدری[۱] میخواندند به گرد وی درآمده بدان سر شدند که او را به حکومت برسانند ولی مردم دستوا که نعمتی خوانده میشدند به دشمنی حیدریان با حکومت او مخالفت کردند و آلکثیر را به یاری خود خواندند و سرانجام کار به لشکرکشی انجامیده در عقیلی که روستایی از پیرامون شوشتر است جنگی میانه عرب و افشار کندزلو روی داده کندزلویان شکست خورده بگریختند بدینسان بار دیگر حکومت از آل شیخ کثیر گردید که همچنان محمدرضابیگ را به جانشینی برگماشت.
در این میان ابراهیم میرزا نیز از میان برخاسته شاهرخ میرزا نوۀ نادر در خراسان به تخت شاهی نشسته بود و چون صالح خان بیات در فارس نیرومند و استوار نشسته و هواخواه شاهرخ میرزا بود به خواهش او شاهرخ فرمان حکمرانی شوشتر را بنام محمدرضابیگ فرستاد و او به استقلال به حکمرانی پرداخت ولی اعراب آلکثیر از این کار برآشفته و چون مردم گرگر نیز دشمن محمدرضابیگ و از او ناخشنود بودند هر دو دسته دست بهم داده با محمدرضابیگ و مردم دستوا که هواخواهان او بودند به جنگ برخاستند و مدتها در درون شهر جنگ و خونریزی در کار بود تا در این میان از شاه اسماعیل سوم که گفتیم به دستیاری علیمردان خان و کریمخان پادشاهی یافته بود فرمانی بنام شیخ آلکثیر رسید که او را به حکمرانی شوشتر و آن نواحی برگمارده بود و بدینسان محمدرضابیگ و پیروانش زبون
- ↑ محلههای شرقی شوشتر بنام گرگر و محلههای غربی بنام دستوا نامیده میشود و تاکنون دو تیرگی حیدری و نعمتی که از یادگارهای دوره صفوی است در میان آن دو محله بازمانده که مردم گرگر حیدری و مردم دستوا نعمتی هستند.