برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۱۴۷

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

سرزمین پربرکتی زندگانی نمایند و هم او از جانب این یک سرحد ایمن و دل‌آسوده باشد.

اما «قبان» آبادی کوچکی در جنوب خوزستان در کنار دریا (میانه بندر معشور و دهنه بهمن‌شیر) بوده در آن زمان‌ها و چند فرسنگ پایین‌تر از اهواز شاخه‌ای از کارون به سوی جنوب جدا گردیده و پس از سیراب کردن زمین‌های پیرامون قبان در نزدیکی خود آن شهر به دریا می‌ریخته و این شاخه بوده که رود قبان نامیده می‌شده.[۱]

در آغاز پادشاهی صفویان که گفتیم دسته‌هایی از افشار در خوزستان و کهکیلویه نشیمن داشته و اختیار آن سرزمین‌ها به دست آنان بود یکی از ایشان بنام بکتاش آغا قبان را در دست داشته و به گفتۀ شیخ فتح اللّه کعبی آزاد و خودسر حکم می‌رانده افراسیاب پاشا که در این زمان در بصره نیرومند شده بود لشکر بر سر قبان فرستاده پس از محاصره به آنجا دست می‌یابد و چنانکه گفتیم کعبیان را از عراق بدانجا می‌کوچاند.

در این زمان پادشاه ایران شاه عباس بزرگ بوده و شاید برخی در شگفت شوند که با بودن چنان پادشاه توانائی چگونه چنین دست‌اندازی به شهرهای ایران رویداده لیکن باید دانست که در آن زمان هنوز آغاز کار شاه عباس بود و توانایی چندانکه می‌بایست در کار نبود و آنگاه در زمان صفویان سرحد غربی ایران حال پایداری نداشت و پادشاهان صفوی همه عراق را از آن ایران دانسته هرگز به داشتن سرحدی میانه ایران و عراق راضی نمی‌شدند و چون بصره را از آن خود دانسته حکمرانی افراسیاب را در آنجا همیشگی نمی‌دانستند و


  1. تاریخ ابن‌اثیر حوادث سال ۵۶۸.