کریمخان از فلاحیه بیرون آمده در نزدیکیهای قبان و حفار لشکرگاه ساخت و کسانی نزد حاکم بصره فرستاده پیغام داد که چنانکه والی بغداد وعده داده آذوقه برای سپاه از برنج و گندم و جو راه انداخته نیز کشتیها برای دنبال کردن کعبیان در دریا بفرستد. حاکم بصره دو کشتی پر از خرما کرده بفرستاد و نیز کشتی (زورقی) زرین و آراسته برای سواری خود وکیل بفرستاد ولی از راه انداختن آذوقه و فرستادن کشتی سرباز زده عذر خواست پیداست که از نزدیکی آن سپاه انبوه ورزیده به حدود بصره ترس کرده بدرنگ کریمخان در آن نزدیکی رضایت نمیداده.
باری کریمخان از رود بهمنشیر گذشته به جزیره محرزی درآمد و گروهی را با سرکردگی زکیخان در کشتیهایی که والی هویزه آماده کرده و فرستاده بود نشانده از راه شطالعرب به دنبال کعبیان فرستاد لیکن شیخ سلمان در آنجا نیز درنگ نکرده به دریا گریخته بود.
کریمخان تا زمانی در آن نزدیکیها درنگ داشت دژ حفار را بنیاد کنده بند سابله را که گفتیم شیخ سلمان ساخته و به گفته تاریخ زندیه «نمونه سد اسکندر» بود بشکست. ولی این کار از سیاهکاریهای کریمخان است. چه در سرزمینی مانند خوزستان بند بستن و شادروان بنیاد نهادن از سترگترین کارها و خود آیه آبادی شهرها و خرمی کشتزارهاست این است که پادشاهان نیکوکار و خردمند پولهای گزاف ریخته بندها و شادروانها در آنجا پدید آوردهاند. کریمخان نیز بایستی بندی ساخته یا شکست یک بندی را جبران نماید نه اینکه بندبان استواری را که مایه سرسبزی فرسنگها زمین بوده براندازد.
در دفترچه تاریخ کعب میگوید به راهنمایی مردی از عرب بود که