داد. ولی سپس به شفاعت علمای آن شهر از سر خون ایشان درگذشت. و چون هنگام پائیز رسیده از سختی گرما کاست بار دیگر با سپاه و توپخانه آهنگ فلاحیه نمود. ولی پیش از آنکه او به فلاحیه برسد شیخ ثامر زنان و فرزندان و مال خود را برداشته به کوت الشیخ بگریخت و پس از مدتی از آنجا به کویت رفت. منوچهرخان به فلاحیه آمده حکومت کعب را به شیخ عبدالرضا سپرد و برای بختیاری و دیگر نواحی حاکمها فرستاد ولی در این میان شیخ عبدالرضا بیجهت از فلاحیه و برادرش از لشکرگاه معتمدالدوله بگریختند. معتمدالدوله مولی فرجاللّه مشعشی را والی خوزستان گردانیده فرمان داد که با دستهای از سواران خود در فلاحیه نشیمن گزیند تا ثامر برگشتن نتواند.
نیز دستور داد که به آبادی محمره بکوشد و خویشتن با سپاه از راه شوشتر و دزفول و خرمآباد بیرون رفت و محمدتقی خان را با کنده و زنجیر به تهران فرستاد.[۱]
قرارداد ارضروم و سرحد عراق و خوزستان
از آن هنگام که علیرضا پاشا محمره را ویران ساخت رنجش و دشمنی میانه دو دولت ایران و ترک پدید آمده به گفته ناسخ دولت ایران پنج کرور زر مسکوک تاوان آن تاراج و کشتار و ویرانی را میخواست و گاهی بدان سر میشد که از سرگرم بودن عثمانیان به جنگ محمد علی پاشای مصری استفاده جسته لشکر بر سر بغداد بفرستد. عثمانیان میگفتند محمره خاک عثمانی است و والی بغداد که آنجا را ویران کرده خود یک شهر عثمانی را ویران کرده انگلیسیان
- ↑ ناسخالتواریخ تاریخ بختیاری