برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۲۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

دعویهای سیدمحمد

در اینجا باید از دعوی‌های سیدمحمد و از کیش او و پیروانش گفتگو داریم: چنانکه گفتیم دعوی سیدمحمد مهدی‌گری بود و این دعوی از یکی از شگفتی‌هاست اگرچه مهدیگری در تاریخ اسلام داستان درازی دارد و کسان بسیاری پیش از سیدمحمد به این دعوی برخاسته بودند و برخی از ایشان شهرت بسیاری دارند[۱] چیزی که هست آن مهدی نمایان دوازده امی (اثنا عشری) نبودند و دعوی مهدی‌گری از ایشان شگفتی نداشت. ولی سیدمحمد که خود را دوازده‌امامی می‌خوانده و پایه دعوی خود را از این کیش ساخته بود و از آنسوی بنیاد این کیش مهدی بودن امام دوازدهم عجل است که او را زنده جاوید دانسته همیشه چشم به راه بازگشت او دارند این کیش با آن دعوی چه سازشی باهم دارند و چگونه دوازده‌امامیان دعوی او را پذیرفته‌اند؟ ما پیش از سیدمحمد کسی را از دوازده امامیان سراغ نداریم که به چنین دعوایی برخاسته باشد. پس سیدمحمد چه زمینه برای این کار خود چیده بوده است.

این راز بر ما پوشیده بود تا «کلام المهدی» را که کتابی است برخی گفته‌های سیدمحمد را دربر دارد بدست آوردیم و زمینه دعوی کار او را دانستیم.

سیدمحمد گاهی دعوی جانشینی از امام دوازدهم پسر امام حسن عسکری (ع) می‌کند و در این‌باره چنین می‌گوید:


  1. یکی از ایشان محمد نوه امام حسن بن علی است که در زمان امام جعفر صادق ظهور کرده و بسیاری از علویان هوادار او بودند و منصور خلیفه از پیشرفت کار او سخت بیمناک بود تا سپاه فرستاده او را بکشتند.