برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۳۵

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

«زدن» را کیفر شمرده.[۱] نیز در جاهای دیگر از جمله نامه‌ای که به امیر تورانشاه نامی نوشته و نسخه آن در کلام المهدی دیده می‌شود یکجا احکام اسلام را پیش کشیده همه کیفرها را از روی حکم آن دین یاد می‌کند.

شگفتر از همه آنکه در آن نگارش خود که از «چیرگی آینده» خبر می‌دهد و کیفرها را یاد می‌کند و چنانکه گفتیم کیفر نگاه کردن به زن بیگانه را نیز کشتن می‌شمارد در جای دیگری از آن می‌گوید هر که به زن مرد نیکی نگاه کند چشم‌های او را می‌کنم». دانسته نیست که این کیفرهای رنگارنگ چه علت داشته است.

آنچه از سخن‌های مشعشع پیداست او از ناپاکی و آلوده‌کاری‌های اعراب بیابان‌نشین از اینکه آنان کوچه را ناپاک کرده و با پای برهنه بر روی آن زمین‌های ناپاک راه می‌رفته‌اند و پروای آلودگی تن و رخت خود را نداشته‌اند سخت دلتنگ و آزرده بوده و بر دفع این ناپروائی می‌کوشیده و این است که در نوشته‌های خود این موضوع را پیاپی یاد می‌کند و کیفرهای سخت درباره این ناپاکی‌ها می‌شمارد شاید تنها کار نیک سیدمحمد این کار بوده و چون براستی ناپاکی و آلوده‌کاری از بزرگترین عیب یک مردم است آن کیفرهای سخت را نیز در این‌باره نابجا نباید دانست.

ولی کیفرهای دیگر بیشتر آنها نابجاست و اینکه مشعشع سزای گناههای کوچک را نیز کشتن می‌دانسته خود دلیل خونخواری اوست.


  1. صفحه ۲۹ این کتاب