برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۳۷۸

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

صمیمی دولت است و احکام دولت را باید انجام دهد و بنابراین ناچار است در جای خود جلوگیری از متمردین کند در ضمن اضافه کرد که تا زنده است مقاومت کرده از جای خود تکان نخواهد خورد.

یفرم نامه دومی باو نوشت که باز جواب منفی رسید.

در جواب نامه سوم آنسر کرده عصبانی شده کاغذ را پاره‌پاره کرد و به قاصد شفاها گفت:

«برو بگو با تمام قوه خود بیاید من ۳۰۰ نفر قشون و یک توپ دارم آن با قوه چند نفری خود چه می‌تواند بکند برو بگو بیاید».

این حرکت سرکرده اثر سختی به یفرم کرد که بسیار عصبانی شده فرمان حرکت فوری داد.

۳۰ بزودی حاضر و آماده حرکت گردید که همانکه به «نکی» رسیدند حمله کردند. طرف مقابل هم خوب مقاومت کرد. ولی در جلو حمله دلیرانه مجاهدین سواران تاب ایستادگی نداشتند و مغلوب شده عقب‌نشینی اختیار کردند و سنگرهای اولی خود را از دست دادند بعد از آن سنگرها را یکی‌یکی تخلیه کرده داخل ده گردیدند.

در موقع ورود به ده اسب یفرم گلوله خورد و خودش هم از پهلو مختصر زخمی برداشت. ولی اعتنا به این چیزها نکرده مثل برق به ده حمله‌ورش تمام سنگرهای دشمن را گرفت سواران در مسجد جمع شده به مقاومت سختی پرداختند.

در اینجا بمب کمک خوبی بمجاهدین کرد که چون چند تا پرتاب کردند دشمن را پراکنده مسجد را بتصرف آوردند.

سواران متفرق شده به دهات اطراف فرار کردند و خیلی مهمات جنگی بجا گذاردند. یفرم تعقیب آنها نکرد. زیرا که شب نزدیک بود