فقط مواظب اجراء وظیفه خود و دستور مافوق شده به احدی اجازه عبور از پل نخواهد داد.
یفرم با حال عصبانی جواب داد اگر بشما حکم شده است که کسی نگذارید از پل عبور کنند بمن هم دستور داده شده که تمام مانعها را خورد کرده به تهران وارد شوم - با این جمله قطع گفتگو کرده به دسته خود امر پیشرفت داد.
در پانزده کیلومتری کرج خبر رسید که بیشتر قراولان یعنی آن ۲۰ نفر با قزاقها در زدوخورد هستند یفرم روش خود را تند کرده مثل طوفان حمله کرد.
این سرعت قزاقها را در وحشت انداخت. فقط یکساعت مقاومت کردند و ۴ نفر کشته داده فرار اختیار نمودند. یفرم پل کرج را تصرف کرده فورا بسپهدار اطلاع داد.
او را به کرج دعوت نمود. بعد از وارد شدن سپهدار و دیگران پیشنهاد میکردند که قزاقها تعقیب کرده شوند. ولی یفرم بچند دلیل آنرا نمیپذیرفت یکی بمناسبت نبودن وقت که شب نزدیک بود و دیگری خسته شدن مجاهدین.
سپس پیشنهاد کرد که حمله را برای فردا صبح بگزارند ولی سپهدار در پیشنهاد خود اصراری میورزیده و بدون یفرم حکومت کرد. بعد از رفتن آنها یفرم نتوانست بیشتر صبر کند و با دسته خود بعقب آنها روانه گردید.
در جلو کاروانسرای شاهآباد توپها تیراندازی میکردند. سپهدار و غیره چون هیچ انتظار اینطور مقاومت نداشتند مجبور شدند بطرف شرق برگشته عقبنشینی کنند.