برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۳۹۸

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

یکی دیگر غیر از قشون و پول کافی توپخانه و ذخیره منظم می‌خواست. در این موقع که دولت با سرداران در گفتگو بود مستبدین که از پیشرفت اولی مقاصد خود مسرور بودند جدا کار می‌کردند و از هر طرف سعی می‌کردند در ولایات دیگر هم اغتشاش برپا کنند.

از این حیث جای مناسبتر زنجان بود در اینجا ملا قربانعلی که یکی از روحانیون دشمن اصول جدید بود علم شورش را بلند کرده قوه دور خود جمع می‌کرد و روزبروز قویتر می‌شد.

اگر بمسئله جنبش زنجان هم توجه نمی‌شد عنقریب ولایات بزرگ یعنی قره‌جه‌داغ و اردبیل و خلخال و اطراف آن با زنجان و خمسه بهم ملحق شده یک قوه خطرناکی تشکیل می‌داد با در نظر گرفتن این خطر و با مشاهده آنکه هیچ یکی از سرداران و سرکردگان حاضر بسرکوبی اشرار نشدند یفرم پیشنهاد دولت را قبول و تقاضای قوه محدودی می‌کند این قوه عبارت از ۳۰۰ نفر بختیاری ۲۰۰ نفر مجاهد (دسته خود یفرم) ۱۰۰ نفر قزاق با دو توپخانه کوهی و دو اصله شصت تیر می‌بود دولت فورا تقاضای یفرم را استقبال می‌کند و قوه مزبور را در تحت سرکردگی یفرم و سردار بهادر می‌گذارد.

با این ۶۰۰ نفر قوه کوچک سرکرده‌ها تصمیم گرفته بودند اول زنجان را ساکت کرده ملا قربانعلی را قطع و قمع کنند بعد باردبیل حمله کرده رحیم خان را سرکوب ساخته نظم را در آن صفحات هم برقرار نمایند.

با این مقصود در تاریخ ۱۷ نوامبر ۱۹۰۹ میلادی این اردوی تنبیه کننده از تهران حرکت و بعد از یک هفته یعنی در تاریخ ۲۴ نوامبر به (دیزج) که قصبه نزدیک بزنجان بود وارد می‌شود.