عبارت از تسخیر عمان بود - نادر بیگفتگو میدانست که تا هنگامی که مسقط و دیگر بندرهای ساحل عربی را بدست نیاورد هیچ نباید امیدوار باشد که نیرو و بزرگواری ایران را در خلیج استوار کرده و برقرار بدارد.
از خوشبختی نادر اینکه در سال ۱۷۳۶ گزارش عمان بسی باو کمک کرد. زیرا خوشگذرانیهای امام سیف بن سلطان رعایای او را که بیشتر بکیش و آیین پابند بودند آزرده ساخته و اینها در آن سال شورش سختی کردند.
سیف بیهوده کوشید سربازان مزدور را از مکران آورده و بدست اینها آن شورش را ریشهکن سازد کار سیف تباه گردید و بیم آن میرفت که ویرا از سیاست بیبهره سازند و در آن پیشانی و نومیدی از نادرشاه یاری خواست و با اینکه نادر در آن هنگام بسی سرگرم و در کار بود که تهیه لازم برای ترکتازی بر افغانهای غلزائی ببیند باری زود از این فرصت استاده نمود فرمان مؤکدی به محمدتقی خان شیرازی بیگلر بیگی فارس گسیل داشت که دستهکشی و قشون تدارک کرده بعمان برود و هرچند چنین وانمود که میخواهد از امام تبهکار پشتیبانی کند اما راستی را میخواست کشور او را زیر نگین آورد.
در ژانویه ۱۷۳۷ که نماینده شرکت هند شرقی در گامبرون از فکر نادر برای لشکرکشی آگاه گشت باداره لندن خبر داد که امید است شاه نمیخواهد امام را گول بزند و مرزوبوم او را از آن خود بکند ولی میترسد که این کوشش بجایی نرسد و تنها امام انتقام جزئی از یاغیان بکشد.[۱]
- ↑ مکتوبیرا که نماینده شرکت هند شرقی در کمبرون بلندن نوشته و تاریخش