برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۴۱۵

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

تقی خان در آن هنگام بسی زار گردیده و مجبور گشت بجلفار برگردد مگر دست‌وپایی کند و برخی سپاهیان خود را گرد شهر صحار نهاد.[۱]

در این میان ساخلوی ایرانی در بهله دوچار پریشانی گردیده عربها آنانرا محاصره کرده مجبور بتسلیم ساختند ولی بیشتری از آنها کشته شدند[۲] سپس ایرانیان که گرد صحار بودند ناگزیر شدند از محاصره دست کشیده بجلفار پس بروند.

در همان هنگام که ایرانیان در عمان باین تیره‌بختیها گرفتار بودند کارکنان اسطول آنها نیز بنرسیدن حقوق و کمی آذوقه ناراضی و آزرده بودند و از این‌رو بسی از آنها گریختند و آنهایی که مانده بودند دیگر هیچ دل بجنگ نمی‌دادند.

نتیجه طبیعی از وضع همین بود که عربهای هواله و عمانیان به خلیج دست یافتند و دزدی دریایی رواج یافت و تا چندی آذوقه ساخلوی ایران در جلفار بواسطه کشتیهای انگلیسی فرستاده می‌شد در اوت ۱۷۳۸ کشتی شرکت هندی «روز» نام را دو «غراب» عربی گرفته و افسران و دریانوردان را تهدید کردند که اگر بار دیگر آذوقه برای ایرانیان بردند آنها را می‌کشند[۳] تقریباً در همان روزها عربها بر باسیدو (باسعیدو) که در جزیره قشم است ناحیه شهر را تاراج و همه ایرانیان آنجا را نابود ساختند.

و نیز اخبار بدی از بحرین بگامبرون رسید که عربها ایرانیان را که در


  1. ایضا ۱۳ ژولیه ۱۷۳۸.
  2. بدجو ص ۱۴۴
  3. روزنامه گمبرون ۲۶ ژوئیه