برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۴۲

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

و مولانا[۱] جلال دوانی نیز حاشیه دیگری بر آن کتاب بنام سلطان یعقوب بایندر (که او نیز سنی بود)[۲] پرداخته بود و مولانا شمس‌الدین محمد آستربادی حاشیه سومی بر شرح تجرید نوشته و دیباچه آن را بنام سیدمحسن مشعشع شیعی می‌سازد. سیدمحسن کار او را پسندیده پول گزافی به ارمغان او می‌فرستد.[۳]

سال مرگ سید محسن را سیدعلی ۹۰۵ نوشته. از بناهای او که معروف بودی باروی شهر هویزه و دژ آنجا بوده که محسنیه نامیده می‌شده است.

سیدعلی و برادرش ایوب

پس از سید محسن پسر از سیدعلی جانشین گردید. قاضی نوراللّه و دیگران نام او را با برادرش ایوب یکجا نوشته‌اند ولی باور کردنی نیست که دو تن یکجا فرمانروا باشند باید گفت که ایوب بجای وزیر یا پیشکار بوده است.

در این زمان اسماعیل تازه برخاسته به پشتیبانی صوفیان شهرهای ایران را یکایک بدست آورده کیش شیعی را با زور شمشیر رواج می‌داد. از شگفتیهای تاریخ است که شیخ صفی در آغاز قرن هشتم مردی بوده سنی‌کیش و پارسی‌زبان، سید هم نبوده. ولی در آغاز قرن


  1. در آن زمانها فقها را در ایران و این پیرامونها (مولانا» می‌خواندند و این کلمه است که امروز «ملا» گردیده.
  2. بایندریان یا آق‌قویونلویان برخلاف قره‌قویونلویان سنی بودند.
  3. مجالس المومنین. برخی کتاب عمدالمطالب را نیز نوشته‌اند که بنام سید محسن تألیف یافته (مسودهای جواهری) ولی این سخن نادرست است.