برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۴۲۰

این برگ هم‌سنجی شده‌است.


چون کوشش او بهیچ جا نمی‌رسید و نمی‌توانست ایرانیان را از بارو بیرون فرستد این بود که نیت کرد بهمدستی ایرانیان بماند تا امام سلطان بن مرشد را از میان بردارند.

در تمام این مدت محاصره صحار در کار بود و حکمران آنجا احمد بن سعید نامی مردانه پایداری کرده از در مدافعه درآمد و چنانکه پیش از این می‌بینیم او خانواده آل بو سعید را بنیاد نهاد.

تقی خان و سیف بن سلطان بر سر سلطان بن مرشد تاختند و او کوچیده به پشتیبانی صحار می‌رفت همچو می‌نماید که سلطان بن مرشد از میان صفوف محاصرین گذشته و باحمد بن سعید پیوست مگر تقریبا در همان آن‌که می‌خواست بر دشمن بتازد کشته گشت[۱] می‌گویند سیف بن سلطان از مرگ سلطان بن مرشد بسی افسرده و از کارهای خود که مرزبومش را این اندازه ویران ساخته پشیمان گردیده از دوستان ایرانیش جدا شده در رستاق گوشه‌نشین گشت و چندی پس از آن زندگانی را بدرود گفت.[۲]


    شرحش اندکی فرق دارد - در ۱۸ فوریه دولت ایران به نماینده شرکت هند و شرق در گمبرون خبر داد که بیگلر بیگی مسقط را گرفته ولی انگلیسیها باور نمی‌کردند که تقی خان پاکبازی کرده زیرا وکیل شرکت این سخن را بر راپرتش افزوده بود که «می‌گویند بیگلر بیگی در پنهان با غلامان امام سازش کرده و باروها را بکف آورده».

  1. کتاب گیلین بخش یکم ص ۵۳۸ - در دست معلوم نشده که آیا سلطان بن مرشد بدینسان کشته شد یا هنگامی که می‌خواست از میان سپاهیان ایران گذشته به صحار برود او را کشتند. داستان سلیل بن رازق در زمینه این جنگ درست می‌نماید.
  2. کتاب گیلین بخش یکم ص ۵۳۸ و سلیل ابن رازق (بدجو) ص ۱۵۰