همچو مینماید که شاه زود پس از آن بیگلر بیگی را فرمود که بنزد او بشتابد[۱] سردار جدید در اکتبر بکامبرون رسیده و فورا از راه صحار بجلفار سپری گشت.
در آغاز دسامبر محمدتقی خان بدانجا رسید و پس از چند روز کلبعلی خان آنجا آمد.
یک ماه بعد بیگلر بیگی شورش کرد و از ساحل بشیراز رفت و پیش از رفتنش فرمان داد کلبعلی خان را که از همدستی او در شورش سرباز زده بود خفه کرده و نعش ویرا در چاهی بیندازند.[۲]
ظاهرا تقی خان از پیشرفت خود در مسقط مغرور شده بود[۳] و گمان میکرد که نظر بنفوذی که در فارس و ریاستی که بر اسطول دارد میتواند با نادر از در ستیزه برآید شورش تقی خان از موضوع این مقاله خارجست و همین بس که بگوئیم این سرگذشت تا چندی افکار نادر از عمان منصرف ساخت. سپس نیز که آتش شورش خاموش شد نادر بجنگ ترکها پرداخته و دیگر تاب و توانی نداشت که بکارهای دیگر دست بزند و از اینرو اگرچه ساخلوی عمان را برنداشت اما مددی هم برای آنها نفرستادند.
از سوی دیگر احمد بن سعید زیرک کوتاهی نکرد از این سرگذشتها