سود بردارد یکی از شرط احمد با تقی خان این بود که احمد باجی مرتب بنمایندگان ایران در مسقط پردازد ولی بعد از سفر تقی خان احمد از پرداختن خودداری کرده بهانهاش این بود که وسیلهای برای ارسال آن بمسقط ندارد این بود که سرکردگان ایران در مسقط تهیدست مانده از پرداخت حقوق سرباز ناتوان بودند و بسیاری از لشکریان گریختند[۱] اقدام دوم احمد این بود که سرکردگان ایران در برکه را که باین بهانه نزد خود طلبید که میخواهد با آنها کنکاش کند و چارهای برای فرستادن باج بمسقط اندیشد سرکردگان نیز با کشیکچیان معدودی ببرکه رفتند و احمد آنها را دستگیر کرد.
سپس بمسقط شتافته ساخلویان ایران را پیام داد که تسلیم شوند و پیشنهاد کرد که اگر بخوشی تن در دادند پول بآنها میدهد وگرنه آنها را بزندان میفرستد ایرانیان که بیسردار مانده و آذوقه و پول نداشتند و هیچ امید نمیرفت که مددی از عراق بدانها برسد بیشترشان تن در دادند.
میگویند احمد برخی از آنها را بکشت و دیگران را گذاشت که بکشور خود برگردند.[۲]
بدینسان احمد بر ساحل از صحار گرفته تا مسقط دست یافت و زود پس از آن بر همگی عمان فرمانروا گشت و تنها جلفار ماند که ایرانیان توانستند چندین سال نگاهش بدارند.[۳]
احمد بدینسان مرزوبوم خود را از جنگ فاتحین درآورده و سپس