برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۷۰

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

مبارک بدست مشعشعیان بود از دست آنان بیرون آورد.

سیدمنصور خان سیدمحمدخان

سید منصور برادر سید مبارک بود و پس از مرگ او به دربار شاه عباس آمد و گویا آرزوی والی‌گری داشته ولی شاه او را به استرآباد فرستاده تا راشد زنده بود در آنجا نگاه داشت. لیکن چون راشد کشته شد و چنانکه گفتیم پراکندگی میان مشعشعیان و عشایر هویزه افتاد که دسته‌ای سید طهماسب نامی را به پیشوائی برگزیدند و دسته‌ای بر سر شیخ عبداللّه لقمان نامی که هواخواه صفویان بود گرد آمدند و اگر نوشته سیدعلی را استوار بداریم در شهر هویزه نیز سیدمحمد پسر سید مبارک کوس والی‌گری می‌زد در این زمان بود که شاه عباس سید منصور را از استرآباد خواسته به والی‌گری عربستان به فرستاد و لقب خانی به او بخشید و چون او در سال ۱۰۳۰ به خوزستان رسید حاکم لرستان و حاکم شوشتر با سپاههای خود همراهی کرده او را به هویزه رسانیده در تخت والی‌گری استوار ساختند و مشعشعیان خواه ناخواه گردن به فرمانروائی او گذاردند.

لیکن سید منصور در فرمانبرداری و هواخواهی شاه پایدار نمانده در سال ۱۰۳۲ که شاه آهنگ تاخت بر عراق و بغداد را داشت فرمان برای سید منصور فرستاد که با سپاه اعراب باردو پیوندد و او فرمان را نپذیرفته گردنکشی نمود. این بود که سال دیگر (۱۰۳۳) شاه عباس سیدمحمدخان سر سید مبارک را که از دیر زمانی به دربار شاه آمده بود والی عربستان ساخته همراه شیخ عبداللّه لقمان به هویزه فرستاده و به امام قلی خان بیگلربیگی فارس نوشت که به پشتیبانی او رهسپار