برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۸۵

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

رسیده از بیرون کنار شرقی آن راه پیموده از زیر پل معروف «اریک» که بر سر راه اهواز برامهرمز نهاده و پل بسیار معروفی بوده گذشته سرانجام در دهنه جداگانه به دریا می‌ریخته است.

چنانکه گفته‌ایم اکنون شاخه گرگر (یا مسرقان) کوچکتر از شاخه شتیت (یا دجیل چنانکه در زمانهای پیشین نامیده می‌شده) می‌باشد و اینست که آن چهاردانگه می‌خوانند. ولی در قرنهای پیشین که گفتیم مسرقان جداگانه به دریا می‌ریخته هم این رود بزرگتر از دجیل بوده و آب بیشتر از آن داشته و چون انبوه آب او به مصرف کشت و کار می‌رسیده و کنارهای آن از شوشتر تا دریا سبز خرم بوده ولی دجیل تا این اندازه به مصرف آبادی زمینها نمی‌رسیده از اینجا نام او مشهورتر از دجیل بوده.[۱]

استخری که در آغاز قرن چهارم خوزستان را دیده چنین می‌نویسد «خوزستان با آن آبادی که دارد سراسر جائی آبادتر و پر بارتر از روستای مسرقان نیست.)

اگر نوشته برخی مؤلفان را استوار دانسته بنیاد نهادن بند اهواز را نیز از اردشیر بابکان بدانیم[۲] چنانکه کندن مسرقان را از او دانستیم باید


  1. در بندهش پهلوی که نام رودهای ایران را می‌شمارد دجیل یا کارون را با نام مسرقان یاد می‌کند.
  2. در جای دیگر از شهر اهواز و تاریخچه آن سخن خواهیم راند آبادی آن شهر بسته به بودن بند بود، چنانکه پس از شکستن بند ویران گردیده پس باور کردنی نیست که بند را اردشیر بنیاد نهاده باشد مگر بگویم آبادی شهر نیز از زمان او آغاز شده در حالیکه آبادی شهر را از زمانهای باستان‌تر می‌نگارند، شاید اردشیر بند را آبادتر و استوارتر گردانیده