برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۸۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

به شاخه دیگر ریخته چنانکه حال امروزی آنست و آن جوی پیشین پاک از میان رفته و آبادی‌های کنار آن همه خشک گردیده[۱] این پیش آمد گذشته از آنکه خوزستان را از روستای سبز و خرم مسرقان که کشتگاه نیشکر در آنجا بیش از دیگر جاها کاشته می‌شده بی‌بهره گردانیده گویا زیان دیگر آن ویرانی شهر اهواز بوده.

زیرا چنانکه از اهواز گفتگو خواهیم کرد علت عمده ویرانی آن شکستن بند اهواز بوده و گویا علت بزرگ شکستن بند نیز همین داستان برگشتن مسرقان از جوی دیرین خود بوده که در نتیجه آن همه آب در یک شاخه گرد آمده و فشار زور آن سه برابر گردیده بویژه در هنگام سیلهای بهاری و از اینجا بند تاب نیاورده و درشکسته و از شکستن او آب‌هایی که به درون شهر روان بوده از جوی‌ها افتاده و شهر بی‌آب گردیده و ناگزیر روی به ویرانی نهاده است.[۲]

بند میزان دهنه مسرقان

از آنچه که تا اینجا گفتیم دانسته شد که مسرقان که امروز گرگر یا دو دانگه نامیده می‌شود جویی است که با دست درآورده‌اند و مقصودشان این بوده که از شوشتر تا دریا تا می‌توانند آب رود را به مصرف آبیاری کشتزارها برسانند. شادروان هم بندی است که در


  1. مستوفی در نزهت‌القلوب چون شهرهای خوزستان را می‌شمارد شهری نیز بنام مسرقان در آنجا نام می‌برد. ولی نوشته او در این باره استوار نمی‌توان داشت و نمی‌توان باور کرد که آبادی روستای مسرقان تا زمان او بازمانده بوده.
  2. کتابهای استخری و ابن حوقل و تاریخ ابن اثیر و اساب سمعانی و نزهت‌القوب مستوفی و معجم‌البلدان.