تعبیرات و املاءها غلط و عوامانه است ولی انصافاً از جهت مطلب برای این ۲۶ سال و کسری از دورۀ پادشاهی قاجاریه هیچ مأخذی به این تفصیل و اهمیت در دست نیست حتی امتیاز آن بر مآثر سلطانی به این است که در ذکر مطالب هم جنبۀ بسط و تفصیل رعایت شده و هم عبارت آن روان و خالی از تصنع و تکلف است.
مطالب بسیار مهمی که در این کتاب درخصوص جنگهای دوم ایران و روس و احوال حاجی میرزا آقاسی و محمدخان امیر نظام و شاهزادههای قاجاریه و بدایت حال میرزا تقیخان امیر کبیر و ظهور باب و غیرها میتوان یافت در هیچ مأخذ دیگر نیست.
در چاپ کتاب تاریخ نو سه نسخۀ خطی در دست ما بود:
۱ - نسخهای که در تاریخ ۱۳۱۸ قمری در تهران تحریر شده متعلق به آقای دکتر مهدی بهرامی که آن را از راه لطف تحت اختیار ما گذاشتهاند.
این نسخه اگرچه به خط نستعلیق خوش و واضح نوشته و لیکن بالنسبه مغلوط است و در یک محل به قدر دو صفحه سقط دارد.
۲ - نسخۀ کتابخانۀ مجلس به شمارۀ ۲۳۸ که مستقیماً تحت اختیار ما نبوده ولی نسخۀ اول را به تمامها با آن مقابله کردهایم.
این نسخه که به تاریخ ۱۳۱۰ قمری کتابت شده نسخهایست بالنسبه کم غلط لیکن همان سقط نسخۀ سابق را دارد و چنین مینماید که نسخۀ ملکی آقای دکتر بهرامی سابقاً یعنی پیش از آنکه این نسخه به تصرف آن مؤسسه درآید از روی آن نوشته شده باشد.
در بعضی مواضع از حواشی این دو نسخه یادداشتهایی است به امضای «نادر» و این نادر چنانکه ما در حاشیۀ صفحۀ ۳ از متن چاپی اشاره کردهایم کسی دیگر نمیتواند باشد جز نادرمیرزا پسر مؤلف تاریخ تبریز صاحباختیار و نوادۀ محمدقلی میرزا ملکآرا.
چون ما در طبع تاریخ نو تا حدود یک ثلث از آن غیر از دو نسخۀ مذکور در فوق نسخۀ دیگری نداشتیم متن را از روی همان دو نسخه به چاپ رساندیم و در طی عمل چنانکه در ذیل صفحه ۴۴ اشاره کردهایم ملتفت شدیم که از هر دو نسخۀ