قبول مصالحه سر رضا جنبانید و کاغذ قبول به ژنرال بسقویچ فرستاده خواهش تعیین محل مجلس ملاقات را نمود و چگونگی را به خدمت خاقان مغفور معروض داشته و نیازمندانه عرض کردند که سوای قبول نمودن این مصالحه مصلحتی برای دولت علیه ایران نیست و چون مصلحت دولتی منحصر در این بود قبول این معنی را نمودهام و با ژنرال بسقویچ در باب انجام این مصالحه ملاقات خواهم کرد و واضح است که پادشاه نیز مصلحت دولت خود را کنار نخواهند گذاشت.
ذکر رفتن نایبالسلطنه به قصبۀ دهخوارقان و آمدن ژنرال بسقویچ آنجا و انعقاد مجلس صلح
نایبالسلطنه مصلحت دولت را در صلح دیده و ژنرال بسقویچ را مایل به صلح نموده ارکان اربعه را قبول فرموده و نوشته برای ژنرال بسقویچ در قبول نمودن و رضا شدن به ارکان مشروطه فرستاده طلب تعیین مکان ملاقات نمودند و ژنرال بسقویچ بعد از اطلاع بر رضامندی نایبالسلطنه به صلح مزبور قصبۀ دهخوارقان را که در پنج فرسنگی تبریز واقع است تعیین برای مجلس ملاقات نموده و معلوم نایبالسلطنه داشتند که با پانصد نفر از خواص خود به مجلس مصالحه تشریف آورند و زیاده از این از ملتزمین رکاب را در هر ولایتی که مصلحت باشد اقامت دهند. نایبالسلطنه بعد از اطلاع از جواب ژنرال بسقویچ حکومت ارومیه را به نجف قلیخان افشار واگذار فرموده و شاهزاده ملک قاسممیرزا را که تا حال در آن ولایت به حکومت مشغول بود برای اعلام این حالات به دارالخلافه فرستادند و امیرزاده بهراممیرزا را بامیرزا تقی قوامالدوله و یوسفخان توپچی باشی و توپخانه و نظام که همراه بود به مرحمت آباد به کنار رودخانۀ جغاتو که محل قشلاق و مناسب بود مقرر فرمودند که رفته اقامت نمایند و هزار نفر سوارۀ کرمانی را که در مرحمت آباد اقامت داشتند ابواب جمع امیرزاده بهراممیرزا فرمودند و دو فوج نظام افشار را مقرر داشتند که مستعد شده در وقت ضرورت اگر از اخلاص و حقوق نشانی دارند متوجه اردوی معلی شوند و خود نایبالسلطنه امیرزاده خسرومیرزا و محمدخان امیر نظام و ابراهیمخان سردار و میرزا محمد علی مستوفی و حاجیمیرزا