برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۱۳

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

تنخواه مصالحه تا دم دروازۀ دارالخلافۀ تهران در هر جا و هر مکان به قراولان لشکر روس رسد صلح برقرار خواهد بود ولیکن اگر در آن طرف قاپلان کوه هر قدر به تهران نزدیک‌تر به تنخواه رسیم از تخلیۀ ولایات و زیاد و کم تنخواه گفتگوی دیگر خواهیم کرد و میر فتاح به ژنرال بسقویچ نوشته بود که به پنج کرور رضا به صلح دادن عیب ندارد و در عوض سه کرور که در تخلیۀ آذربایجان می‌گیرند ما اهل آذربایجان در دو سال چهار کرور به امپراطور اعظم می‌دهیم. القصه نایب‌السلطنه به وعدۀ ژنرال بسقویچ خرسند شد و به تدارک رفتن مشغول گردید و فی‌الفور چاپار به دارالخلافه فرستاده خاطر خاقان مغفور را از گفتگوی مجلس مستحضر ساختند و آصف‌الدوله را که به خواهش نایب‌السلطنه ژنرال بسقویچ به قصبۀ دهخوارقان آورده بود وداع فرموده باز او را مستحفظین دولت روس به تبریز بردند ژنرال بسقویچ نیز به تبریز عود نموده نایب‌السلطنۀ مرحوم به مرحمت آباد تشریف‌فرما شدند.

ذکر مأمور شدن ژنرال لیتنان‌گراف سوختلن به گرفتن قلعۀ اردبیل و احوالات پادشاه مرحوم از ایام توقف نایب‌السلطنه در دهخوارقان تا رسیدن خبر صلح که در ترکمانچای واقع شد

چنان‌که سابق ذکر یافت پادشاه مرحوم در قلعۀ اردبیل بعد از تخلیۀ قراجه داغ توقف فرمودند و چون از سلامتی نایب‌السلطنه و انعقاد مجلس صلح در دهخوارقان مطلع شدند رأی پادشاه مرحوم قرار گرفت که از قلعۀ اردبیل به محال ولکیج که محالی است از ولایات طالش تشریف برده و لشکر طالش و شاهیسون و آن نواحی را مستعد فرمایند و این دعاگوی دولت شاهنشاهی را در قلعۀ اردبیل گذراند و اگر لشکر روس به محاصرۀ قلعۀ اردبیل آیند پادشاه مرحوم از خارج به امداد قلعیگان بپردازند به این عزم درست با دویست نفر سوار کارآمد و چهار عراده توپ به قریۀ نمین که چهار برج داشت از محال ولکیج تشریف برده بعد از چند روز توقف شاهیسونان مشکین به خیال‌های بیجا دو سه هزار نفر از سواره و پیاده جمع‌آوری نموده به محال ولکیج رفتند و چون بی‌اذن و اجازۀ پادشاه مرحوم آن اجتماع را نموده بودند و پادشاه مرحوم نخواستند که پرده از روی کار