مشرف شده التفات خود را دربارۀ عموم خلایق مبذول میفرمودند و خاقان مغفور به جهت اینکه مملکت ارومیه و خوی را که در رهن دو کرور مانده بود و منظور داشتند که این تنخواه را نایبالسلطنه خود از عهده برآید از پریشانی اوضاع نایبالسلطنه مستحضر شده کرور هفتم را نیز از راه التفات مرحمت فرموده با شاهزاده ملک قاسممیرزا و محمد طاهرخان قزوینی روانه داشتند و تنخواه به تحویلداران روسیه تحویل شده مملکت ارومیه از رهن بیرون آمد و سرکار نایبالسلطنه به تدارک خرابی که از لشکر روسیه صادر شده بود میکوشیدند و تفصیل خرابی و نقصان لشکر روس از قرار مسطور است:
اولاً- جمیع توپخانه و قورخانۀ آذربایجان را برده بودند سوای پنجاه عراده توپ که در قلعۀ اردبیل مانده بود و هجده عراده توپ که بعضی را امیرزاده بهراممیرزا از خوی بیرون آورده بود و بعضی دیگر در اردوی شندآباد همراه بود.
ثانیاً- آنکه جمیع تفنگهای سرباز را از دست لشکر نظام گرفته برده بودند و تحقیقا قریب بیست و پنج هزار تفنگ نیزهدار از دست لشکریان آذربایجان گرفته شده بود.
ثالثاً- جمیع رعیت ارامنۀ آذربایجان را که قریب شش هزارخانوار میشد و کلیۀ آن در مملکت ارومیه و خوی بود کوچانیده به آن طرف آب ارس بردند و قلیلخانواری از ارامنه در شهر تبریز و خوی ماند.
رابعاً- آنکه مال المقاطعۀ دیوانی ولایت را موافق قبض و برات تا آخر سال از رعیت گرفته بودند و جمیع قبوض مباشرین روسیه را نایبالسلطنۀ مرحوم به خرج رعیت آوردند، رعیت رفته ولایت خراب لشکریان را بالکلیه پریشان و مغلوبیت از دشمن قوی دست حاصل شده حزن و ملالت بر سر کار نایبالسلطنه استیلا یافته پهلو بر بستر ناتوانی نهادند و برای بیرون آوردن مملکت خوی از رهن دولت روسیه که خاقان مغفور رفع و رجوع آن را در عهدۀ نایبالسلطنه گذاشته بودند سرکار نایبالسلطنه از جمیع اولاد و خدمتکاران و لشکریان خواهش فرمودند که به مقرری ششماهه در آن سال قناعت نموده ششماه دیگر را در راه استخلاص مسلمانان خوی واگذار دولت نماید و آن چه اسباب و اوضاع از طلا و آلات در میان اولاد و عیال ایشان بود بالتمام جمع فرموده به