برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۲۴

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

دارالسلطنۀ تبریز پرداختند، سرکار نایب‌السلطنه کدخدایان تبریز را در دفترخانۀ مبارکۀ تبریز محبوس نموده سفرا را به این نحو اعمال و طرف‌گیری به حال رضا و داد آورده از این گفتگوها بازداشتند.

ذکر رفتن پادشاه مرحوم از قلعۀ اردبیل به قراجه داغ و احضار ایشان به دارالسلطنۀ تبریز

بعد از رفتن گراف سوختلن از قلعۀ اردبیل این دعاگوی دولت شاهی که در سن جوانی بود و قریب ششماه در خدمتگزاری پادشاه مرحوم جانفشانی و سعی و تلاش می‌نمود و پادشاه مرحوم نیز کمال التفات و اطمینان را از خدمتگزاری این دعاگوی دولت حاصل فرموده بودند حاسدان و مفسدان که همیشه در فکر بدگویی می‌باشند و از این راه‌ها قوام زندگانی‌های خود را تصور می‌نمایند به این لباس در خدمت پادشاه مرحوم افساد می‌نمودند که قلعۀ اردبیل قلعه‌ایست محکم و مشحون به توپخانۀ بسیار و قورخانۀ بی‌شمار است و چنان‌که مشهود شد در چنین ایام در مقابل دولت روس ایستاد و به کار آمد، چه می‌شود که پادشاه مرحوم حکومت این ولایت را از نایب‌السلطنه خواهش نموده ضمیمۀ حکومت قراجه داغ و مشکین فرمایند و اگر این تمنی به عمل نیاید از حکومت مشکین و قراجه داغ گذشته حکومت این ولایت را بر حکومت آنها راجح شمارند.

این دعاگو اصلاً اطلاع از این گفتگوها که در خدمت شاه مرحوم می‌نمودند نداشت و به صداقت مشغول خدمتگزاری بود، ارباب فساد این مطلب را به عرض سرکار نایب‌السلطنه رسانده چنان نموده بودند که کمال خواهش پادشاه مرحوم در این است و نایب‌السلطنه از آنجا که اطلاع از اخلاص و خدمتگزاری این دعاگوی دولت نسبت به پادشاه مرحوم داشتند و نمی‌خواستند که هرگز سر مویی پادشاه مرحوم نسبت به زیردستان و متعلقان خود در مقام بی‌التفاتی باشند به این ملاحظه نظر علی‌خان افشار را ظاهراً مأمور فرمودند که به اردبیل آمده اهالی اردبیل را که به خدمتگزاری دولت اقدام نموده بودند امیدوار به التفات دولت ساخته اظهار مراتب مرحمت نایب‌السلطنه را به