برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۳۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

اسباب و اوضاع‌خانۀ ایلچی را به باد تاراج دادند و پس از این اعمال به مسجد جامع رفته‌میرزای مجتهد را به دولت‌سرای خود برده او را به معاونت خود در صورت تعرض دولت ایران به ایشان مطمئن ساخته متفرق شدند و خاقان مغفور از ظهور این واقعه که منافات تمام با یگانگی دولت علیه روس داشت دلتنگ شده به فکر چارۀ کار افتادند.

ذکر رسیدن خبر قتل ایلچی به دارالسلطنۀ تبریز و مأمور شدن امیرزاده خسرومیرزا به عذرخواهی این عمل به دولت روسیه و بردن مصالحه‌نامه

نایب‌السلطنه از زمانی که از دارالخلافه عود فرموده وارد دارالسلطنۀ تبریز شده بودند در انجام تدارکات سفر دارالسلطنۀ پترزبورگ مشغولی داشتند و این دعاگوی دولت شاهی را که از اردبیل احضار فرموده بودند برای آن بود که دستورالعمل مرحمت شود که در تدارک خود بوده از ملتزمین رکاب تا ولایت تفلیس باشد و حکم فرموده بودند که پنجاه نفر سواره از جوانان شاهیسون و کدخدازادگان آن طایفه با اسب‌های قیمتی و یراق و رشته‌های طلا با اسباب و اوضاع جلال برای آنها تدارک دیده از ملتزمین رکاب باشند و منظور داشتند که در آن سفر سیصد نفر سواره با رشمه و بست تفنگ و شاه قطار طلا و سایر اسباب تجمل که دویست مثقال طلا در هر سوار مصروف شده باشد در رکاب باشند.

نظر به این مقدمات این دعاگوی دولت شاهی را مرخص اردبیل فرموده این دعاگو وارد اردبیل و به تدارک سفر مشغولی داشت و در همان چند روز بنای حرکت نایب‌السلطنه از دارالسلطنۀ تبریز به دارالسلطنه پترزبورگ بود که خبر کشته شدن ژنرال گریبایدوف را به نحوی که مذکور شد خاقان مغفور به نایب‌السلطنه رسانید و نایب‌السلطنه از شنیدن این حکایت محزون شده به فکرهای دور و دراز افتادند و در چنین وقتی که برای دولت علیۀ ایران هیچ‌گونه استعدادی میسر نبود و نمی‌شد چنین حادثۀ عظیم واقع شده عقول عقلا در تدارک این کار متحیر مانده جمود در آراء پیدا شده هیچ یک از مصلحت‌بینان را مصلحتی متناسب به حال دولت به خاطر نمی‌رسید سرکار