برآمدند و جمیع اهالی دارالخلافۀ تهران از جماعت اناثیه سپر و شمشیر و چماق به دست گرفته به دولت سرایمیرزای مجتهد جمع آمده در مقام عدم جریان حکم خاقان مغفور بودند و سه چهار روز این گفتگو طول کشید، بالاخرهمیرزای مجتهد به عزم زیارت عتبات عالیات از دارالخلافه تهران بیرون آمده و روانۀ کربلای معلی گردیدند.
ذکر حرکت نایبالسلطنه از تبریز به اوجان و اجتماع لشکر آذربایجان تا زمان معاودت به دارالسلطنۀ تبریز و وقایعی که واقع شد
چون نایبالسلطنه امیرزاده خسرومیرزا را به عذرخواهی روانۀ دارالسلطنۀ پترزبورگ ساخت و ایام بهار پیش آمد به مصلحتهای دولتی عازم شدند که لشکر آذربایجان را که دو سال است به امور آنها رسیدگی نشده در چمن اوجان جمع نموده به جبر نقصان امورات آنها بپردازند، نظر به این مصلحتدید روانۀ چمن اوجان شده به اجتماع لشکر نظام و غیر نظام فرمان دادند و پس از یک ماه توقف پنجاه عراده توپ با توپچیان نظام و چهارده فوج لشکر نظام در چمن اوجان حاضر شده تفنگ و لباس آنها را که سرانجام شده بود به ایشان داده آب رفته به جوی باز آمد و ایلچی انگلیس و مصلحتگزاری که از دولت روس در تبریز بود به اردو احضار شده در حضور آنها سان لشکر دیده میشد و روزنامۀ لشکریان را برای امیرزاده خسرومیرزا به دارالسلطنۀ پترزبورگ میفرستادند و در همین اوقات به صحابت آخوند ملا شریف شیروانی که از راه اسلامبول میخواست به زیارتخانۀ کعبه مشرف شود نوشتجات دوستانه به خواندگار روم سلطان محمودخان نوشته فرستادند و سلطان محمود بعد از وصول آخوند ملا شریف او را وزیر مختار دولت ایران نامیده در اعزاز و احترام او سعی بسیار نموده چنان وانمود کرد که دولت علیۀ ایران لشکر خود را در چمن اوجان جمع آورده به معاونت دولت روم اقدام خواهند کرد.
امپراطور اعظم از امیرزاده خسرومیرزا گلهمندی فرستادن آخوند ملا شریف را به اسلامبول در این موقع کرد و امیرزاده خسرومیرزا حقیقت امر آخوند را معروض امپراطور نموده رفع غبار خاطر ایشان را نمودند و هم در اوقات توقف اردو در اوجان