بایست تدارکات سفر اقلا سه ماه در جایی توقف نمایند تا به تدارک کوشند در این اوقات که از وبای آذربایجان متفرق شده از غلۀ دیوانی چیزی در دست نمانده بود امنای دولت به فکر تعیین مکانی مناسب برای توقف دو سه ماهه افتادند، بعضی میگفتند در گروس باید نشست بعضی میگفتند به تبریز رفته مشغول به تدارک میشویم. این دعاگوی دولت شاهی به میرزا ابوالقاسم قائممقام و محمدخان امیر نظام اظهار کرد که اگر نایبالسلطنه به اردبیل تشریف فرما شوند دعاگوی دولت متعهد است که جمیع سویرسات لشکر را تا چهار ماه از عهده برآید و از آنجایی که اردبیل قریب به مملکت عراق است مصلحت آن است که از برای توقف آنجا معین شود، قائممقام و امیر نظام مصلحت دید را به خدمت نایبالسلطنه معروض داشتند و نایبالسلطنه این دعاگوی دولت شاهی را در آبگرم سراب احضار فرموده مرخص داشتند که به اردبیل رفته در تدارک امورات لازمه باشد و میرحسنخان طالش در همین منازل از اردو جدا شده بیاذن و اجازۀ دولتی بهخانۀ خود رفت و این دعاگوی دولت نیز به اردبیل رفته منتظر ورود نایبالسلطنه گردید و نایبالسلطنه نیز با پادشاه مرحوم و جمیع امیرزادگان وارد اردبیل شدند.
ذکر وقایعاتی که در اردبیل واقع شد و حرکت نایبالسلطنه با لشکر به طرف عراق
میرزا ابوالقاسم قائممقام پنجاه هزار تومان برای مصارف واجبۀ لشکر ملاحظه نموده بود و یک دینار چنانکه از ابتدای دولت نایبالسلطنه به همین منوال دستتنگی بود در صندوقخانۀ عامره نبود و نیز بدون این وجه ممکن نبود که اردو حرکت نماید نظر بر این به عزل حکام حکم صادر شده و پیشکشی برای حکومت هر ولایت معین شد که هر کس از چاکران و خدمتگزاران آن مبلغ را نقد تسلیم نماید حاکم آن ولایت باشد و عمده در این تقسیم پیشکش ارومیه و مراغه بود که هریک به ده هزار تومان مقرر شد و پنج هزار تومان ولایت خوی و پنج هزار تومان اردبیل و پانزده هزار تومان دیگر در مثل پیشکش حکومت مرند و ساوجبلاغ و امثال این ولایات جزء معین شده بود.