خود تاجبخشی فرموده به مشهد مقدس عود نموده و هزار عدد اشرفی نیممثقالی در مشهد مقدس به سکهٔ هرات به اسم خاقان مغفور ساخته و این عمل را فتح هرات نامیده تنخواه مذکور را خدمت خاقان مغفور فرستاد. تا زمانی که ولایت آذربایجان به تصرف دولت روس آمد شاهزاده شجاعالسلطنه به این اعمال بیمآل در مملکت خراسان مشغولی داشتند.
در ایام مصالحهٔ دولتین خاقان مغفور چنانکه مسطور آمد او را به دارالخلافه احضار و پس از مصالحه به کرمانش فرستادند. پس از این احوالات شاهزاده احمد علیمیرزا را چنانکه مذکور شد به اتفاقمیرزا موسی نایب به ولایت خراسان مأمور فرمودند و شاهزادهٔ مذکور به مشهد مقدس رسیده از خوانین یاغی و طاغی رضا قلیخان زعفرانلو را که اعظم و اقوای خوانین یاغی بودخان عمو نامیده به مشهد مقدس راه داده و جمیع امورات حکومت حتی نصب داروغگی مشهد مقدس و تعیین کدخدایان محلات و ضابطین محالات نیز به عهدهٔ رضا قلیخان قرار گرفت و برای شاهزاده گذران و اخراجات یومیه معین نموده به قوچان معاودت کرده و ارغونمیرزا که در سبزوار به حرکات نالایق اقدام مینمود به حکم خاقان مغفور از آنجا بیرون آمده در وقتی که اردوی خاقان مغفور در دارالسلطنهٔ اصفهان بود به اردو ملحق شد و مملکت خراسان بالکلیه از نظم و انتظام افتاده به این نحو که مذکور شد بلکه از این نیز بینظامتر آمد و در نظر امنای دولت خاقان مغفور چنان مینمود که انتظام این کار به غایت دشوار است به این لباسها در نظر خاقان مغفور معروض میداشتند که خراسان سرحد ولایت سیستان و قندهار و ترکستان است و خاقان مغفور اگر به ضبط آن ولایت کوشند دو برابر مالیات خراسان باید در مخارج سرحدیهٔ آنجا صرف شود در این صورت چه بهتر از آنکه خاقان مغفور مملکت خراسان را به همین احوال گذاشته اعتنا به ضبط آنجا نفرمایند و خوانین یاغی را که ظاهراً خود را در دولتخواهی زر بیغش مینمایند در بوتهٔ امتحان نگذارند و ایشان نیز در میانهٔ این خوف و رجا مانده به جهت خودداری سرحدداری خواهند نمود و خاقان نیز چون کسی را در میان و در میدان نمیدیدند به همین نوع سخنان در حفظ ناموس سلطنت میکوشیدند تا آنکه به عون اللّه تعالی به دستیاری نایبالسلطنه العلیه