خراسان شد و هم در این سال امیرزاده بهراممیرزا از حکومت قراجه داغ دلتنگ شد و به تبریز آمد و از تبریز روانۀ مشهد مقدس گردید و ایالت قراجه داغ به امیرزاده سلطان مرادمیرزا قرار گرفت و هم در این سال فرخنده فال که هزار و دویست و چهل و هفت هجری بود پادشاه جهان پشت و پناه اسلام و اسلامیان السلطان بن السلطان ناصرالدینشاه قاجار از کتم عدم قدم به عرصه وجود نهاد و جهان و جهانیان را مایۀ امن و امان آمد.
ذکر بیرون آمدن امیرزاده خسرومیرزا و یوسفخان و توپخانه از صحرای طبس و گرفتن قلعۀ ترشیز و رسیدن در مشهد مقدس به خدمت نایبالسلطنه
چنانکه مذکور شد امیرزاده خسرومیرزا از راه صحرا به هزار زحمت توپخانه و سپاه را از کویر بیرون کشیده وارد ولایت طبس و قاینات گردید و امیر اسد اللّهخان و میر علی نقیخان حاکم طبس به خدمات شایسته اقدام نموده همراه لشکریان آذربایجان با تفنگچیان آنجا به عزم رسیدن به خدمت نایبالسلطنه روانه شدند و امیرزاده خسرومیرزا و یوسفخان توپچی باشی از طبس و قاینات گذشته به مملکت ترشیز رسیدند و محمد تقیخان حاکم آن ولایت پیش امیرزاده آمده گرفتار گردید و برادرش جعفر قلیخان دروب قلعه را چون بخت به روی خود بسته و چون دودقز به گرد خود تنیدن آغاز نهاد و امیرزاده خسرومیرزا با افواج قاهره به محاصرۀ آن قلعه اشتغال نمودند و محمدخان قرایی حاکم ولایت تربت با دو هزار سوار به کنار ترشیز آمده منافقانه اردو زده نشست و قریب به دو ماه محاصره طول کشید بالاخره جعفر قلیخان به امان بیرون آمده قلعۀ ترشیز مسخر اولیای دولت قاهره گردید و قریب به ده هزار خروار جنس که در انبار قلعۀ ترشیز موجود بود روزی سربازان آذربایجان در آن زمستان شد و به همۀ افواج که از هر ولایت بودند از آن قلعه حواله شده ارزانی و فراوانی در میان لشکر آذربایجان پیدا شد و پس از ضبط و تعیین حاکم در آن ولا امیرزاده خسرومیرزا محمد تقیخان و جعفر قلیخان را برداشته با لشکر و توپخانه روانۀ مشهد مقدس شد و به خدمت