برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۷۵

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

به نزدیک تربت محمدخان قرائی به استقبال شتافت و سرکار نایب‌السلطنه با لشکریان نظام و توپخانه به کنار تربت رسیده محمدخان را به قراولان احترام سپرده روانۀ مشهد مقدسش ساختند و چون پادشاه مرحوم او را امان داده بود تا حال تحریر که هزار و دویست و شصت و هفت هجری است در دار السلطنۀ تبریز به امن و امان زندگی می‌کند.

القصه سرکار نایب‌السلطنه مملکت تربت را به نواب و ضباط سپرده علی مرادخان عشق آبادی را نیز که در قلعۀ عشق آباد به خودنمایی مشغول بود گرفته قلعه‌اش را خراب فرموده به مشهد مقدس نزد همکارانش فرستادند و پس از این مقدمات و انضباط تام و تمام در امر خراسان وارد مشهد مقدس شده لشکریان آذربایجان را که سه سال بود یساق سفر کشیده و ساعتی نیارمیده بودند سوای دو فوج نظام شقاقی و فوج بهادران روسی و قدری از توپچیان نظام همگی را مرخص ولایت آذربایجان ساختند و عبد الرضاخان یزدی نیز که در ولایت سیستان و آن طرف‌ها سرگردان می‌گشت به مقتضای اذا جاء القضاء ضاق الفضاء به خیال آمدن مشهد مقدس و رسیدن خدمت نایب‌السلطنه افتاده وارد مشهد مقدس گردید و به محض ورود به محبس روانه شد و تفصیل احوالات گرفتاران خوانین یاغی که چهل سال بود دم از طغیان می‌زدند به خدمت خاقان مغفور عرضه داشته شده خاقان مغفور را از وقوع این‌گونه فتوحات قرین خوشحالی و خرمی نمودند و آن زمستان را در زیارت آستانۀ مبارک امام رضا علیه التحیة و الثناء به پایان رسانیدند.

ذکر مأمور شدن امیرزاده خسرومیرزا به آذربایجان و خواستن لشکرهای آن سامان و دیگر احوالات آذربایجان

چون زمستان نزدیک به پایان رسید و لشکرهای آذربایجان چنانکه نوشته شد از مملکت خراسان مرخص شده به آذربایجان رفته بودند و در مملکت خراسان لشکری که در بهار از عهدۀ کار برآید نمانده بود و احتمالی کلی داشت که به سبب قلع و قمع ترکمانیۀ سرخس و به سبب حبس یار محمدخان وزیر هرات از طوایف ازبک و افغان حرکتی صادر شود که اگر به دفع آن اقدام نشود لایق به حال دولت و سرحد نباشد و در