برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۷۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

مملکت آذربایجان نیز سوای دو فوج نظام افشار و دو فوج جدید خوی و تبریز لشکری که یساق خراسان را نکشیده باشد نبود و روانه ساختن این افواج اگر مقدور بود بایست که به عهدۀ کارگزاران مملکت خوی و ارومیه مفوض شود نظر بر این سرکار نایب‌السلطنه امیرزاده خسرومیرزا را قریب به عید نوروز از خراسان روانۀ آذربایجان داشتند و مقرر فرمودند که این سه فوج نظام افشار و خوی با چهارصد نفر صالدات فراری سرحد روس که تازه در سرحد خوی جمع شده بودند با هزار و پانصد نفر سوار از طایفۀ قراپاپاق و آیرملو و افشار و سوارۀ قراجه داغ و اکراد سرحد خوی مستعد شده در دو ماه از بهار گذشته به خاک خراسان وارد شوند و دو فوج نظام و هزار نفر سوار خمسه را نیز مقرر داشته بودند که در حین معاودت امیرزاده خسرومیرزا از آذربایجان شعاع‌السلطنه فتح‌الله‌میرزا تدارک آنها را دیده ملحق به لشکر آذربایجان نموده روانۀ ولایت خراسان سازد و چون یک‌پارچه سنگی که گوشۀ آن شکسته و نتراشیده بود در قبرستان مشهد مقدس در سنوات سابقه پیدا شده و از آن شکستگی یقین شده بود که مغز سنگ الماس است و این سنگ به رضا قلی‌خان قوچانی رسیده بود و از ظاهر سنگ چنان می‌نمود که اگر تراشیده شود از سنگ‌های نامی و قیمتی خواهد بود لهذا خاقان مغفور از سرکار نایب‌السلطنه سنگ را بعد از گرفتاری رضا قلی‌خان خواسته بودند نظر بر این سرکار نایب‌السلطنه همان سنگ را با پیشکشی‌های دیگر به امیرزاده خسرومیرزا سپرده بود که در دارالخلافه به نظر خاقان مغفور رساند.

امیرزاده خسرومیرزا در دارالخلافه به خدمت خاقان مشرف شده پیشکش را گذرانیده خاطر خاقان مغفور را از امور خراسان قرین آگاهی ساخته مرخص آذربایجان شد و در ماه ذی القعدۀ هزار و دویست و چهل و هشت وارد دارالسلطنۀ تبریز شده احکام نایب‌السلطنه را به محمدخان امیر نظام و این دعاگوی دولت رسانید.

این دعاگوی دولت برای راه انداختن خدمات دولتی و قرار و مدار لشکریان نظام و غیر نظام از مملکت ارومیه وارد دارالسلطنۀ تبریز شده بعد از قرار و مدار به استصواب محمدخان امیر نظام عود به ارومیه نمود و از آنجا به مملکت خوی رفته در اواسط ماه ذی الحجه در چمن قبله افواج افشار و فوج جدید خوی و چهارصد نفر صالدات روس و