برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۸۳

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

که در مملکت خراسان به حیله و تزویر خود را نگاه داشته و هم‌قطاران خود را به رأی العین دیده بود که از سطوت لشکر آذربایجان چگونه و چه سان گردیدند به این جهات در مجالس کنگاش رأی صواب را به لباس دولتخواهی و اخلاص‌کیشی پرده‌پوشی می‌نمود و به همین علت در این سفر امر هرات معوق ماند، از جمله گرفتن غوریان را موقوف به این نمود که اگر فتح هرات میسر گردد غوریان خودبه‌خود مفتوح خواهد بود چه لازم است که لشکریان را در غوریان معطلی حاصل آمده تأخیر در کار هرات واقع شود لهذا متعرض غوریان نشده اردوی همایون عازم هرات شد.

در عرض راه میرزا قریش مستوفی هرات با قاجاریۀ شیبان خدمت پادشاه مرحوم آمده مشغول خدمتگزاری شدند. شاهزاده کامران از خبر وصول اردو متوهم شده از محالات متصرف‌فیه خود و طوایف افغان و هزاره که در فراه و سبزار و زمین‌داور بودند استمداد جسته دروب شهر و قلعۀ هرات را بسته متوجه خودداری شد.

در روز اول ورود اردو به هرات قریب به هزار و پانصد نفر سوار و دو هزار تفنگچی از شهر بیرون آمده با امیرزاده خسرومیرزا و احمدمیرزا که در همان دو سه روز به حکم نایب‌السلطنه با توپخانه از مشهد مقدس به اردو رسیده و مقدمة الجیش اردوی همایون بودند مجادله و مقاتله آغاز نهاده امیرزادگان ایشان را به شهر رانده و سرباز و توپخانه را به موضعی که موسوم به تل بنگی و قریب به دروازۀ شهر است رسانیده سنگر بسته سرباز و توپ گذاشتند.

اردوی همایون در مکانی که به اول‌دلی موسوم است افتاده توقف نمودند. بعد از ده روز توقف در آن مکان برای گرفتن دروازۀ خوش و بستن سنگر در آن دروازه پادشاه مرحوم اردو را حرکت داده بنه و آغروق را به امیرزاده خسرومیرزا سپردند که در محلی مناسب فرود آورد و پادشاه مرحوم به نفس همایون با لشکریان به سمت دروازۀ خوش روان شدند. هراتیان از دروازۀ خوش به قدر سه چهار هزار نفر بیرون آمده به مقابله شتافتند.

شاه مرحوم آن جمعیت را مستأصل و متفرق ساختند و امیرزاده خسرومیرزا نیز اردو را در نزدیک مقبرۀ خواجه عبدالله انصاری منزل داده بعد از جابه‌جا شدن اردو با جمعی