برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۸۷

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

وقتی که اردوی پادشاه مرحوم در هزار جریب توقف داشت وارد اردو گردیدند.

میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام به فکر کار هرات افتاده امیرزاده خسرومیرزا را با سه هزار نظام و دوازده عراده توپ و پانصد سوار به پل مالان فرستاد که شیر محمدخان هزاره را که در بیرون شهر پشت به قلعه داده اردو زده است از مقر خود زایل ساخته گوشمالی به‌سزا دهد و امیرزاده احمدمیرزا را با محمد رضاخان فراهانی و پنج هزار جمعیت خراسانی و عراقی و شش عراده توپ به محاصره و تسخیر غوریان که در اول امر به بدخواهی نجفقلی‌خان متعرض آنجا نشده بودند روانه داشت و صمصام‌خان سرتیپ را با جمعی به طرف میمنۀ اردو به جهت حصول اطمینان از دستبرد جماعت افاغنه مأمور نمود که در چهار فرسنگی اردو مشغول حفظ و حراست باشد و محبعلی‌خان سرتیپ ماکویی را نیز به همین مصلحت به میسرۀ اردو فرستاد و به رعایای محالات اطمینان و استمالت داده بر وفق حساب و قانون به استحضار میرزا قریش مستوفی هرات سیورسات به محالات حواله داده امنیت و رخاء در اردو پیدا شده به فکر تسخیر قلعه افتادند،

  خوش گرفتند حریفان سر زلف ساقی گر فلکشان بگذارد که قراری گیرند  

قریب به سه ماه بود که اردوی دولت ایران در هرات توقف داشتند که خبر ناگزیر وفات نایب‌السلطنه به اردو رسیده مراجعت واقع شد.

ذکر وفات نایب‌السلطنه در مشهد مقدس رضوی

قریب به دوازده سال بود که مزاج نایب‌السلطنه علیل و ناخوش شده از صحت و اعتدال افتاده بود. ده سال قبل از این تاریخ چنان مریض و ناخوش شدند که قریب به موت بوده شش ماه تمام در بستر ناتوانی خوابیده و به طبابت مستر کارمک انگلیسی که طبیبی حاذق بود از فضل خدا شفا یافته بودند و اکثر اوقات طبیب مسطور در خدمت نایب‌السلطنه مشغول به معالجه بود و ناخوشی از قبیل ناخوشی سل و کبد می‌نمود.

در این اوقات که از دارالخلافه روانۀ مشهد مقدس شدند طبیب مذکور برای آوردن ادویه‌جات و تدارکات معالجه مرخص شده بود که به چاپاری عود نموده در مشهد