سربازی اقدام توانند نمود یا لشکریان نظام را چه حد و یارای آنکه در هر مملکت و در هر ولایت که باشند دست به دانۀ انگوری یا به حبۀ گندمی توانند دراز نمود سرباز وجود خود را برای حفظ رعیت و مملکت میدانست و رعیت خود را در خدمت صاحب اختیار سابق از نوکرباب نظام و غیرنظام میپنداشت این بود که با این لشکر نظام قلیل کارهای بزرگ از پیش میبردند، بلی پس از آنکه لشکری و کشوری چون اعضا و اجزای یک بدن شوند و به غیر سلطان روح و وزیر عقل مدبری و متصرفی در آن نماند به جز صحت و صلاح مملکت چه مورث خواهد شد.
دیگر ساختن توپخانه و قورخانه و تنظیم و تنسیق آن کارخانه است که تا آن زمان پادشاهان ایران را این نوع اوضاع مقدور نشده بود و اگر فرضا پادشاهان سلف ده عرادۀ توپ به جایی میخواستند ببرند رعیت ولایتهای سر راه بایست که گاوها و خرها و طنابها و زنجیرها را برداشته بر سر راه توپخانه آمده با تنه و توش و کمر و دوش به هزار زحمت و مشقت روزی یک فرسنگ یا دو فرسنگ توپخانه را کشند حال چنانکه مشهود است اگر فرضا دویست عراده توپ از قریهای بگذرد احدی از رعایا و برایا را خبر نخواهد بود، خدای تعالی او را قرین رحمت خود گرداند و در روز قیامت شفاعت پیغمبر را نصیب او سازد، اللهم اغفره و ارحمه بمحمد و اهل بیته الطاهرین.
ذکر رسیدن خبر وفات نایبالسلطنه به اردوی هرات و مراجعت پادشاه مرحوم و چگونگی آن کیفیات تا هنگام ورود به مشهد مقدس و دفن نایبالسلطنه در آستانۀ مبارکۀ حضرت رضا صلوات اللّه علیه و علی آبائه
چون اردوی پادشاه مرحوم در هزارجریب متمکن شد و تسخیر هرات را وجهۀ همت ساختند و به اطراف و جوانب چنانکه مذکور آمد لشکرها فرستاده و بنای بستن سنگر و سیبه گذاشتند منهیان هراتیان از مشهد مقدس خبر وفات نایبالسلطنه را به هراتیان رسانیده در شهر اثر شادمانی و شادکامی ظاهر شده به اراجیف این خبر در اردوی پادشاه مرحوم منتشر شده به فاصلۀ یک روز چاپار امنای دولت از مشهد مقدس