در خدمت امنای دولت گفتگو مینمود و تصرّف دولت روس را در آن محال و در آن قصبه به خلاف حساب وانمود میکرد.
خوانین مفصلهٔ مهاجر در خدمت نایبالسلطنه علیه یک دو سال بود که گفتگوی نقض عهد را با روس در میان آورده و این نحو امورات را در نظر نایبالسلطنهٔ علیه اسباب نقض عهد از آن طرف وانمود میکردند و از آنجایی که نایبالسلطنهٔ مرحوم از احوال دولت روس که بعد از شکست دادن بناپارت مشهور به ناپلئون و استقلال امپراطور در ولایات محروسهٔ خود مستحضر و از کثرت جنود و نظام او واقف بودند اصلاً به این قسم حکایات التفات نمیفرمودند و در مقام اظهار این نوع مطالب در خدمات خاقان برنمیآمدند.
خوانین مهاجر که از ولایت خود دور شده بودند و حسینخان سردار به علتی که مذکور شد در جزو این نوع امورات که در سرحد واقع میشد به نوعهای دیگر در نظر خاقان مغفور جلوه میدادند و انگیز فتنه کرده عرایض از زبان رعایای اسلامی که در آن طرف آب ارس و کر بودند ساخته به خدمت نایبالسلطنه و به خدمت خاقان مغفور و به خدمت علما و مجتهدین بلاد آذربایجان و عراق عجم و عراق عرب میفرستادند، مضمون عرایض اینکه بر جمیع اسلام و اسلامیان از علما و مجتهدین و ارباب حکم و سلاطین به خصوص بر پادشاه اسلام لازم است که بیضهٔ اسلام را محفوظ نموده راضی به تسلط کفار بر عرض و مال و جان مسلمانان نباشند و خود رعایا و خوانین آن طرف متعهد میشوند که به محض حرکت پادشاه اسلام و علمای اعلام اهل هر بلد دفع کفار آن بلد را کرده باسهل وجهی ممالک اسلام را باز به تصرّف پادشاه اسلام درآورند و نایبالسلطنهٔ علیه از مالبینی و دولتخواهی در یک دو سال سابق که خاقان مغفور ایشان را از تبریز به سلطانیه احضار فرموده بودند و در باب تعدیات دولت روس در سرحدات و تعهدات خوانین مهاجر و عرایض رعایای ولایات مذکوره فرمایشات فرموده بودند نایبالسلطنه سخنهای مصلحانه به عرض رسانیده در باب تعدیات سرحد به خصوص در باب گنی و ایراوان که حسینخان سردار در نظر خاقان مغفور چنان جلوه داده بود که اگر آن خاک از دست رود محافظت قلعهٔ ایروان مقدور و میسور نخواهد بود تعهدات