بوده و امیرزاده فیروزمیرزا به عزم تسخیر مملکت فارس روانه شده امر مملکتهای سر راه را مثل قم و کاشان منتظم ساخته وارد مملکت اصفهان شدند و در مملکت اصفهان نیز نواب و عمال گذاشته روانهٔ فارس گردیدند و شجاعالسلطنه حسنعلیمیرزا از طرف فرمانفرما با لشکریان خود به یزدخواست رسیده عازم مملکت اصفهان بود که در آن موضع به لشکریان آذربایجان برخورده مستعد قتال و جدال آمدند. روز دیگر صفوف طرفین آراسته شده پا در میدان مقابله و مقاتله گذاشتند و حربی صعب واقع شده لشکریان فارس از کشش و کوشش عاجز آمده با شجاعالسلطنه رو به گریز نهاده به فارس رفتند و بعضی از پسران فرمانفرما با مادر رضا قلیمیرزا که صبیهٔ امام قلیخان افشار و منکوحهٔ فرمانفرما بود آنچه مقدور و میسور شد از اموال و امتعه برداشته راه بنادر فارس و دولت انگلیس را پیش گرفتند و رفتند و فرمانفرما و شجاعالسلطنه در فارس توقف نموده این دعاگوی دولت سبب توقف را در قلعهٔ اردبیل از شجاعالسلطنه پرسیده در جواب گفت که معتمدالدوله منوچهرخان به ما دروغ گفت و ما را فریب داد. گفتم چه دروغ گفت در جواب گفتند که بعد از جنگ یزدخواست به ما نوشت که من لشکریان آذربایجان را فریب داده به همراه خود به فارس میآورم و با شما همان قرآن و قسم است که سابقاً به میان گذاشتهایم به هیچ وجه خیانت نخواهم کرد شما به خاطرجمعی تمام در دارالعلم شیراز باشید که بعد از رسیدن ما کار به مدعای شما خواهد شد. ما هم این کلمه را از معتمدالدوله اعتماد نموده نشستیم. القصه بعد از جنگ یزدخواست لشکریان آذربایجان به تعجیل تمام رانده وارد دارالعلم شیراز شدند فرمانفرما در تالار دیوانخانه به طرز خاص معین نشسته و شجاعالسلطنه شمشیر به کمر بسته در میان دیوانخانه به طرز سلام ایستاده در خیال هردو آنکه فیروزمیرزا و معتمدالدوله و مستر لنزی با لشکریان آذربایجان آمده به طرز خدمتکاران و فرمانبران مشغول به خدمت خواهند شد بلکه در همین مجلس تصدیق و تمکین سلطنت فرمانفرما را خواهند نمود و از همین مجلس ابتدای خدمتگزاری و جاننثاری را خواهند گذاشت ایشان به این خیال و به این احوال بودند که امیرزاده فیروزمیرزا با مأمورین وارد دیوانخانهٔ فارس شده سلام کرنشی نموده یک فوج سرباز نیز وارد دیوانخانه شده و شمشیر از کمر شجاعالسلطنه گشوده و عذر از
برگه:Tarikhe Now.pdf/۲۳۳
این برگ همسنجی شدهاست.