نموده بودند به این جهت نایبالسلطنه بیرملوف که سردار اعظم و صاحباختیار از طرف پادشاه روس و در شهر تفلیس نشسته بود اظهار داشته که مهندسی امین از طرف دولت علیۀ روس تعیین شود و از این طرف نیز مهندسان تعیین شده سرحدات را از تفلیس تا لنکران طالش و کنار دریای خزر وجب به وجب تعیین و تشخیص نموده امنای دولتین نوشته به هم سپارند که باعث استحکام مودّت شده تعدی از طرفین ننمایند و رفع مایقال شود.
از طرف دولت روس ژنرال بزرگ با مهندسین کاردان برای انجام این مهم تعیین شد و از طرف نایبالسلطنۀ مرحوم نیز محمد باقرخان پسر پیر قلیخان قاجار که در آن وقت به منصب امیر نظامی آذربایجان سرافراز بود با مهندسین کامل مأمور به انجام این خدمت شدند.
چون آشوبطلبان سرحدنشین در چنین اوقات به اظهار دولتخواهی سخنهای بیدولتانه میگویند و تفتینات دور از کار مینمایند که بالمآل منجر به نزاع و جدال میشود نایبالسلطنۀ مرحوم نظر به این کیفیات که مبادا نزاعی حادث شود از لشکرهای نظام فوجفوج از سرحد طوالش تا سرحد ایروان به مقتضای هر مکان تعیین فرموده بودند و از طرف سردار روس نیز به همین ملاحظه و به همین قانون لشکرهای نظام نشسته بودند، نایبالسلطنۀ مرحوم برای اظهار این مطلب که خواهش این تعیین در سرحدات برای بهانهگیری نزاع و جدال نیست بلکه برای قوام دوستی و وداد میباشد از دار السلطنۀ تبریز به عزم شکار با جمعی از خواص حرکت فرموده تا کنار قلعۀ عباس آباد که در آن طرف آب ارس در کنار رودخانه و از بنای خود آن حضرت و محمد باقرخان امیر نظام نیز در آن اوقات با مهندسین در آنجاها بودند روانه شده و ژنرال روس را که در مقابل امیر نظام نشسته بود احضار و به دعوت و مهمانی سرافراز فرمودند.
از ملتزمین رکاب آن سفر پادشاه مرحوم و شاهزاده ملک قاسممیرزا و امیرزاده بهراممیرزا بودند و این دعاگوی دولت پادشاهی نیز همرکاب شاهزادگان مزبور بود.
نایبالسلطنۀ مرحوم بعد از ورود به کنار آب ارس و آمدن ژنرال روس طوری اظهار التفات به ژنرال فرمودند و سخنان مصلحانه و حکمتآمیز بیان نمودند، بعد از مرخصی