ذکر ورود محمدخان امیرنظام به دارالخلافه و مرحمت شدن منصب وزارت اعظم به جناب حاجیمیرزا آقاسی و معاودت محمدخان امیرنظام به دارالسلطنۀ تبریز و بعضی وقایعات
چون موکب پادشاهی از عمامه و لواسان وارد دارالخلافۀ تهران شد محمدخان امیرنظام نیز که با بعضی از لشکر نظام آذربایجان احضار به دارالخلافه شده بود وارد دارالخلافه و به شرف آستانبوسی مشرف آمد و تا آن اوقات کارگزار و وزیر اعظم برای گذراندن امور دولتی معین و مشخص نگردیده و ظاهراً خلعت وزارت به احدی داده نشده بود. در این وقت که محمدخان امیر نظام به آستان بوسی مشرف شد اعیان و امرای دربخانۀ همایون را چنان به خاطر میرسد که این منصب عظمی به ایشان که مردی کامل و کاردیده و موصوف به اخلاق و احوال پسندیده است و از امرای بزرگ و از خدمتکاران قدیم است مرحمت خواهد شد به این خیال بنای آمد و رفت به منزل محمدخان امیرنظام گذاشته و جناب حاجیمیرزا آقاسی فیالجمله تنها ماند. پادشاه مرحوم برای نظم و نظام امور دولتی دستخط همایون با خلعت آفتاب طلعت به افتخار حاجیمیرزا آقاسی صادر فرموده او را به منصب وزارت اعظم شرف اختصاص ارزانی داشتند و در توقیر و احترام او کوشیده مرجع عوام و خواصش فرمودند و محمدخان امیرنظام را بعد از نوازشات بیکرانه و التفاتهای پادشاهانه رخصت انصراف به ولایت آذربایجان دادند و امیرزاده قهرمانمیرزا را به حکومت مملکت آذربایجان منصوب فرموده نیک و بد امور او را از امیر نظام خواستند و امیرزاده فریدونمیرزا را از دارالسلطنۀ تبریز به دارالخلافه احضار فرمودند و محمدخان امیرنظام با امیرزاده قهرمانمیرزا به دارالسلطنۀ تبریز رسیده به نظم امورات آن سرحد پرداختند و ظلالسلطان را که تا این زمان در دارالخلافه نگهداری میفرمودند مأمور به ماندن مراغه فرمودند و سیفالملوکمیرزا را به قزوین فرستادند ظلالسلطان را مستحفظین دولتی به مراغه رسانیده پس از چندی توقف روانۀ قلعۀ اردبیلش ساختند و در این زمستان پادشاه جهان در دارالخلافه به امن و امان گذرانیدند و چون طایفۀ ترکمانیۀ صحرای اترک و گرگان در این اوقات پا از دایرۀ حساب بیرون نهاده به رعایان استرآباد دستدرازی مینمودند