پس از وفات امیرزاده و قهرمانمیرزا پادشاه مرحوم و نظر به قابلیت ذاتی و استعداد جبلیمیرزا محمد تقیخان را به منصب وزارت نظام سرافراز ساختند و خدمات مرجوعۀ امیرنظام مرحوم را به عهدۀ میرزا محمد تقیخان مفوض و موکول داشتند و میرزا محمد تقیخان نیز چون سالها با محمدخان امیرنظام نشستوبرخاست نموده بود و از رفتار و سلوک و آدابدانی و اخذ طریق سلوک نموده در خدمت مرجوعۀ به خود چندان کاردانی و خیرخواهی ظاهر گردانید که محل وثوق و اعتماد پادشاه مرحوم گردید.
حاجیمیرزا آقاسی این معنی را از پادشاه مرحوم ادراک نموده هم در آن اوقات میرزا محمد تقیخان را به سفارت دولت علیۀ روم نامزد نموده روانۀ آن مرز و بوم ساخت و بعضی از احوالات سفر ایشان در مقام خود به رشتۀ تحریر کشیده خواهد شد انشاء اللّه و چون امر نظام و لشکریان از تفویض آن منصب به وزیر نظام منسق و منظم آمد رأی پادشاه مرحوم در آن قرار گرفت که امر حکومت آذربایجان را به امیرزاده بهمنمیرزا مفوض فرمایند لهذا میر علینقیخان طالش را که وکیل امیرزاده و در دربخانۀ مبارکه بود به طلب او به همدان فرستادند و میر علینقیخان به همدان آمده امیرزاده بهمنمیرزا را از حکم پادشاه جهان مستحضر ساخت و امیرزاده بهمنمیرزا به دارالخلافه رفته به منصب حکومت آذربایجان سرافرازی حاصل نموده روانۀ آذربایجان شده به خدمات مرجوعۀ خود قیام و اقدام مینمود و در این اوقات حاجیخان ولد سلیمخان حاکم ولایت شکی که از طرف پادشاه مرحوم حاکم ولایت کرمانشاهان بود برای انضباط امور سرحدیۀ کرمانشاهان تا قصبۀ کرند رفته بود و از قراری که اشتهار یافت طمع به دختر یکی از رعایای قصبه نموده و میخواسته است که بدون قواعد شریعت طاهره او را به منزل خود برده باشد، اهالی آن قصبه راضی به آن حرکت ناشایسته نگردیده او را
رسانید. پس از فوت آن مرحوم وصیتنامهای از او ظاهر شد به جنابمیرزا فضل علی امام جمعه که وصی بود، امر برد آن وجوه به صاحبانش شده بود از صندوقخانهای کیسهها ممهور به مهر همان خبازان ظاهر شد، همۀ آن وجوه به عینها در رؤس الأشهاد به صاحبانش رد شد. این سیاست در حالتی بود که مرحوم قهرمانمیرزا حکمران آذربایجان بود و قدرت نفس کشیدن نداشت. نادر