دولت علیه میباشم از تصرف ایشان درآورده به تصرف برادر خود حسنخان داد خود در آستانۀ متبرکه امام ثامن ضامن به عنوان بست نشست و آصفالدوله در خدمت والدۀ پادشاه مرحوم قبل از وقوع و ظهور این حکایات از دارالخلافه روانه شده از سرحد ایران گذشته وارد مملکت روم شده بودند.
ذکر شمهای از احوالات سید علی محمد مشهور به باب
سید علی محمد از سادات دارالعلم شیراز و احوالات او از قراری که از علمای ذوی الاحترام مسموع شده تحریر میشود. سید مشارالیه در اوایل حال چند سال به تحصیل علوم دینیه پرداخته و در بین تحصیل مشغول به ریاضات و مجاهدات نفسانی میشد.
از جناب علامی فهامی مجتهد العصر و الزمانی حاجی آقا حسین امام جمعۀ خوی مسموع شد که او را در وقت گرفتاری در منزل میانج آذربایجان ملاقات کردم و از اندازۀ تحصیل و حاصل آن استعلام نمودم میفرمود که چندان پایه در فضل و علوم ظاهری نداشت بلکه در اخلاق نیز چندان کسبی ننموده چنانکه در مجلس ملاقات برادرزادۀ حاجیمیرزا آقاسی همراه من بود، قبل از معرفت به حال او با من اظهار الفت و وداد مینمود پس از آنکه دانست برادرزادۀ حاجیمیرزا در مجلس است با او تکلم آغاز کرده سخنان ملایم گفته خفض جناح بسیار نسبت به او نمود و باز حاجی آقا حسین میفرمودند که چون مشغول به ریاضت شده است و در عالم ریاضت به مقامی که بایست و شایست نرسیده و نیز چندان ظرفیت نداشته از احوالاتی که در عالم ریاضت به او عارض شده در شناخت وجود خود خبط و خطا نموده است و ادعاهایی را که مناسب مقام و احوال او نیست مینماید.
همچنین از جناب علاّمه فهامه مجتهد العصر و الزمانی میرزا محمد جعفر تویسرکانی رحمة اللّه مسموع شد که در حین زیارت عتبات عالیات جمعی از مریدان او را دیدم که نقش نگین انگشتری ایشان بود که: «لا اله الاّ اللّه محمد رسول اللّه علی محمد باب اللّه» و مجتهد مرحوم میفرمود که در کلماتی که به زبان عربی گفته و اسم او را قرآن نامیده